۱۳۸۹ اسفند ۵, پنجشنبه

عدالت در اغما


 مقاله ذیل در سال 1384 در اوج کشمکش افزایش قیمت حامل های انرژی در ماهنامه ی وزین گزارش شماره 169 با نام ((کشور داری و اقتصاد یارانه ای)) چاپ گردید.مطالب این مقاله نشان دهنده دلبستگی شدید نگارنده آن به مفهوم سوسیالیسم ملی می باشد  پیشبینی اثرات سوء هدفمند کردن یارانه ها در این مقاله با توجه به گذشت پنج سال اینک خود را نمایان ساخته که این خود نشان دهنده بینش و ژرفای تحلیلی  اثر می باشد
بحث افزایش قیمت بنزین در غالب دو نرخی کردن قیمت بنزین گفتاری نه جدید است ونه تازه بلکه موضوعی به قدمت بیست وهفت سال گذران روز شمار جمهوری اسلامی است.نمایندگان مجلس که در انتخابات هفتمین دوره مجلس با شعار عدالت گستری است وافزایش درآمد وتوزیع عادلانه ثروت وصد البته شعاراساسی طرح تثبیت قیمتها به پارلمان راه یافتند در مهر ماه امسال با پیروزی کاندیدای مورد نظر وحمایتشان وتصاحب تمام مصادر انتخابی قدرت تمامی شعارها ووعده های انتخابی خود را فراموش کرده ناگهان به یاد هدفمند کردن یارانه ها افتاده ابتدا شروع به حذف یارانه از کالای اساسی بنزین کرده اند .نمایندگان مجلس شورای اسلامی به یک فوریت لایحه اصلاح جداول شماره 4 و8 برنامه چهارم توسعه ومتمم بودجه سال 84 به منظور برداشت میلیارد دلاری از صندوق ذخیره ارزی یا بهتر بگوییم حساب جاری ذخیره ارزی وهمچنین تغییر قیمت در بنزین وارداتی به اتفاق آراء رای ثبت دادند .

تاکید وزیر سابق نفت که از جناح اصلاح طلبان بود بر افزایش قیمت بنزین ودفاع وزیر بازرگانی دولت اصولگرا از لایحه افزایش قیمت در مجلس با قید دو فوریت خود بسی جای تامل وتفکر دارد که چگونه این دو جناح که هرگز در کوچکترین مسائل روزمره کشور کوچکترین وجه اشتراکی رابنا به گفته خود قبول ندارند چگونه است که در یکی از اساسی ترین مسائل کشور که دقیقا با زندگی ومعاش هفتاد میلیون ایرانی در ارتباط یقینی وملموس است هر دو جناح در یک جبهه موضع گرفته واز افزایش قیمت درغالب تزی نا منوس از جمله دونرخی کردن قیمت بنزین حمایت قاطع وغالب می کنند تا آنجا که تئورزینهای جناح رفرم واصلاح طلب داد سخن بر می آورند که تفاوت نمی کند چه کسی این طرح راپیاده کند واصلا این موضوع هم مهم نیست بلکه نفس عمل که همانا افزایش قیمت بنزین وبه طبع آن افزایش تمام اقلام مهم مصرفی است مهم است وفرق نمی کند که با بالا رفتن قیمت بنزین تا سقف 300 تا 400 تومان چه فاجعی در اقتصاد خانواده های ایرانی پیش می آید تا آنجا پیش می روند که کلام خود را با جمله معروف دنگ شیائوپینگ مزین می کنند که گفته بود "مهم آن است که گربه موش بگیرد سیاه وسفید بودنش مهم نیست" با کمی فکر در این گفتار می توان فهمید که موش وطعمه چه کسانی هستند وگربه های ملون و رنگارنگ چه کسانی ، هر چند که باید گفت دنگ شیائوپنگ پدر اقتصاد نوین چین وواضع تزسه جهان این جمله معروف را درباره تبین سیاست درهای بازچین وآغاز رونق اقتصادی پس از انقلاب فرهنگی مائو گفت ودقیقا منظورش ثروتمند کردن کشور وافزایش رفاه مردم کشور خود بود در حالیکه این مصداق در مورد افزایش قیمت بنزین خنده آور است چرا که رابطه مستقیم افزایش قیمت بها ء بنزین به عنوان پر مصرف ترین کالا پس از نان موجب افزایش تصاعدی تورم کم ارزش شدن پول بالا رفتن سرسام آور قیمت تمامی کالا ها وهرنوع از انواع خدمات از جانب هر نهاد دولتی یاخصوصی می شود که این عمل واکنشی موجب ثروتمند تر شدن اربابان قدرت وسرمایه به واسطه افزایش بهاء قیمت کالا و خدمات خود وفقیر تر شدن توده های مردم به دلیل گرانی هر نوع کالا وخدمات است .

باید یاد آور شد که در اقتصاد حاکم فعلی به طور مرز بین بخش خصوصی ودولتی کاملا مشخص ومجزا نیست .برخی از موسسات وبنگاه های اقتصادی ظاهرا دولتی نیستند اما در زمره بخش خصوصی هم قرار نمی گیرند زیرا مالکیت آنها به عبارتی حاکمیتی است .لذا به رغم تقسیم بندی اقتصاد به سه بخش دولتی ، خصوصی وتعاونی در اصل 44 قانون اساسی به هیچ روی جدا از هم ویا حتی ادغام در هم نیستند می توان آفت اقتصاد ایران را در همین بنگاه های فاقد صلاحیت ووجاهت قانونی وکاری دانست زیرا این بخش طی 27 سال گذشته در کنار بخش دولتی با استفاده از برداشت های دولتی وامتیازات ویژه تسهیلاتی واعتباری واطلاعاتی ونبود هیچ گونه ابزار و مکانیسم کنترلی ونظارتی به انباشت ثروت پرداخته وجایگاه ویژه ای در نظام اقتصاد اسلامی جمهوری اسلامی به دست آورده است این بخش بدون هیچ گونه تخصصی تقریبا در تمامی فعالیت های اقتصادی کشور و حتی بخش بسیار حیاتی ومهم ودر واقع شاهرگ اقتصادی کشور که همانا نفت است نیز نفوذ کرده وبه صورت دلال معاملات نفتی وفرآورده های مشتق از آن در آمده است .

مجریان حکومت این تصمیم دولت در مورد سهمیه بندی مصرف بنزین رابسیار سود آور می دانند چرا که به گفته آنها سالانه بین 3 تا 5 میلیارد دلار صرفه جویی ارزی در پی دارد وچنین برآورد شده است که پس از اجرای کردن این لایحه در مدت یک سال به ازای هر ایرانی ذخایر ارزی 200 دلار افزایش می یابد یعنی دقیقا ما باید در یک سال چهارده میلیارد دلار افزایش ارز در حساب ذخیره ارزی داشته باشیم که اگر این میلیارد دلار را به قیمت هر دلار 9000ریال ضرب کنیم به عددی نجومی خواهیم رسید . پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که با این پول هنگفت اضافه که در دست دولت مازادبر سایر درآمده ها چه کار انجام داده می شود؟ به طور طبیعی این پول را نمی توان به صورت ریال ونقدی در بازار تزریق کرد چون به سرعت سبب فلج اقتصادی کشور می شود وموجبات سقوط ونابودی کامل اقتصادی وبازرگانی وتجاری وکسب وکارشده وشیرازه نظام اقتصادی از هم می پاشد .

حال بهتر است کمی راجع به اینکه تمامی دولتها چه اصلاح طلب وچه اصولگرا درباره دادن یارانه بر بنزین داد سخن می رانند وهمانند اینکه رحمتی ومنتی در پرداخت وارزان دادن بنزین به مردم کشور بر سر مردم وحقیقت ریالی وحسابی داستان بنزین تفاوتی گذاشت . در اینجا ابتدا تنها به نقل قول خود عناصر حکومتی می پردازم : اعضاء کمیسیون انرژی مجلس هفتم می گویند : "دولت به مفهوم اقتصادی برای بنزین یارانه پرداخت نمی کند ، این مسئله که قیمت بنزین در داخل ارزان تمام می شود ودولت نیز بنزین ارزان به مردم می دهد پذیرفتنی است ، یعنی قیمت بنزین نسبت به سایر کالاها ومحصولات با توجه به قیمت های نسبی کالا در سطح جهانی پایین است ولی به مفهوم اقتصادی دولت یارانه نمی دهد واسم این یارانه نیست ، بلکه ارزان فروشی است وهر ارزان پرداخت یارانه نیست» در ادامه اینان می گویند: پالایشگاه های کشور از محل صادرات حامل های نفت مثلا نفت کوره سود می برند وبه این دلیل سعی می کنند تولید این محصولات رابالا ببرند ، لذا میزان فرآورده هایی که برای داخل تولید می کند کم می شود ومجبور به واردات می شوند .

علاوه براین نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس نیز اعلام کرد که کیفیت بنزین تولید داخل مرغوب نیست وعدم استفاده از ظرفیت مناسب کارخانه به دلیل اختلال های که در روند تولید ونحوه تولید ونحوه مدیریت ها وجود دارد قیمت تمام شده بنزین رابالا برده است وی در گفتگو با ایسنا تاکید کرد که قیمت واقعی بنزین زیر 80 تومان است واین استدلال که باید قیمت افزایش یابد قابل قبول نیست.

این سخن پراکنی ارکان دولتی ومجلسی نه از سر دلسوزی که از واقعیت ناگفته ای سرچشمه می گیرد که در ذیل بیان خواهیم کرد .باید گفت دولت برای فرآورده های نفتی از جمله بنزین به هیچ وجه ودر هیچ زمان یارانه پرداخت نکرده ونمی کند در حقیقت نفت خام به قیمت صفر به پالایشگاهای کشور تحویل می شود وقیمت تمام شده فقط هزینه پالایش است در مقیاس های بین المللی هزینه پالایش بنزین 25 تومان است وشرکت ملی نفت به ازای هر لیتر بنزین بعلاوه پول کارگر وبار که در کل همان 25 تومان می شود یعنی از ابتدای استخراج تاپالایش ودرنهایت رسیدن بنزین درون جایگاههای عرصه بنزین یا همان پمپ بنزین کلا 25 تومان هزینه است وقیمت پرداختی مردم 80 تومان بابت هر لیتر بنزین با همان پمپ بنزین کلا 25 تومان هزینه است وقیمت پرداختی مردم 80 تومان بابت هر لیتر بنزین معمولی است در واقع باید گفت این دولت است که از ملت یارانه می گیرد ونفت ملی شده مردم رابه خود مردم با لیتری 55 تومان سود یعنی چیزی در حدود 3 برابر ارزش واقعی می فروشد .این میزان سود در هر لیتر رااگر درمیزان مصرف روزانه 65 میلیون لیتر ضرب کنیم به رغم نجومی 000/000/575/3 سود در هر روز می رسیم این میزان سود به دست آمده در هر روز طی 365 روز سال ودر طی این چند سال روند صعودی قیمت بنزین به کجا رفته است ؟ وبه مصرف چه چیزی رسیده است ؟ واساسا در دولت ووزارت نفت در زمینه پتروشیمی وایجاد پالایشگاه و سکوهای نفتی و اسکله های حمل ونفت گیری و یا ساخت یاخریداری نفت کش ها چه کار کرده اند ؟

در سال 83 دولت 3/1 میلیارد دلار پول جهت واردات بنزین در خواست کرد و مدعی بود که در صورت عدم تصویب این رقم تا فردا بعد از ظهر شاهد صف های طویل در جلو پمپ بنزین ها خواهیم بود مجلس 500 میلیون دلار از این رقم را کسر کرده وهیچ اتفاقی نیافتاد، اعلام وزارت نفت مبنی براینکه در شش ماهه اول سال روزانه به 1/25 میلیون لیتر واردات بنزین نیاز داریم اما بر اساس اعلام گمرک روزانه تنها 19 میلیون لیتر بنزین به کشور وارد شده است وطی برآورد شرکت ملی نفت مصرف ما روزانه 1/65 میلیون لیتر است که مرکز پژوهش ها بر اساس درخواست نمایندگان ورئیس مجلس با استعلام از مراکز کل فروش استان ها وپمپ بنزین ها رقم مصرف روزانه را 59 میلیون لیتر بر آورد کرد که در این میان با رقم اعلام شده شش میلیون لیتر اختلاف مصرف وجود دارد.

حال چند میلیون شهروند ایرانی خواستار پاسخگویی مسئولین هستند که سرنوشت 6 میلیون بشکه بنزین معادل چهار صد وهشتاد میلیون تومان درروزچه می شود؟

این سرمایه هنگفت که در ماه معادل 000/000/400/14 تومان می شود چگونه است که بنا به گفته نمایندگان خود این حکومت چنین رقم درشتی در ماه گم می شود ؟ وهیچ کس از آن نه خبری ونه اطلاعی دردست دارد ؟

در اینجا لازم به یاد آوری می دانم که کشور بسیار حاصلخیز ونفت خیز ما ایران هیچ پولی به دلیل واردات بنزین نه تنها نمی دهد بلکه در سال یک میلیارد دلار هم بابت "سوآپ" نفت و بنزین از همسایگان شمالی خود می گیرد، سوآپ به این قرار است که چون ماعمده واردات بنزین مان از کشورهای شمال ایران است ودر آنجا به دلیل گران تمام شدن استخراج نفت خام از دریای مازندران ما را به عنوان واسطه قرار داده به این شرح که ما از جنوب وخلیج فارس نفت را که بسیار ارزان تر از دریای مازندران استخراج وحمل وصادر می شود برای کشورهای شمالی صادر می کنیم یا در واقع می فروشیم ودر عوض از آنها به جای نفت فرآورده های نفتی مانند بنزین می گیریم در اینجا ما به التفاوت قیمت نفت وبنزین چیزی در حدود یک میلیارد دلار در سال می شود که آن هم باز عایدی دولت فخیمه اصلاح طلب یااصولگر بوده است .

از اولین مجتمع پتروشیمی ایران که درسال 1342 در مرودشت شیراز احداث شد بیش از 42 سال می گذرد . در سال 1352 شرکت سهامی پتروشیمی ایران وژاپن با سرمایه گذاری مشترک ومساوی شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران ومجموعه ای متشکل از پنج شرکت ژاپنی برای ایجاد یکی از بزرگترین مجتمع های پتروشیمی جهان در بندر شاهپور به وجود آمد . هر چند که کارهای مهندسی ، خرید ماشین آلات وکارهای ساختمانی طرح در نزدیکی مجتمع شیمیایی رازی از سال 1355 آغاز شد ودر آستانه انقلاب حدود 85 در صد از این طرح به پایان رسید اما پس از آن تا به امروز هنوز این پالایشگاه به طول کامل ومجهز وبا تمام ظرفیت افتتاح نشده آیا این حق مردم نیست که بپرسند چراما که دارای بیش از 93 میلیارد بشکه ذخایر نفتی هستیم وبا14200 میلیارد متر مکعب گاز دارای دومین رتبه در ذخایر وصادرات نفت گاز هستیم پس از گذشت چند ده سال از کشف اولین چاه نفت هنوز ماباید برای تامین بنزین مورد نیاز خود باید بنزین راوارد کنیم آیا مانباید بزرگترین صادر کننده محصولاتی نفتی از جمله بنزین به کل جهان باشیم دولتهای فخیمه اصلاح طلب واصولگرا در این زمینه چه کاری تابه امروز انجام داده اند و آیا اساسا کاری انجام داده اند ؟

با بالارفتن تصاعدی قیمت در بازارهای جهانی وثروتمند شدن دولت از پول ملت سهم مردم ایران به جای ایجاد رفاه باید پس دادن تاوان چه باشد که بنزین را همانند کشورهای گدا وندار وعقب مانده کوپنی وکارتی واز طریق بازار سیاه خریداری کند تجربه سالهای اول انقلاب ودولت کوپنیستی برای همه عمر بس نبود که باز هم مردم باید تاوان سیاسیت آزمون خطاهای دولتهای اصلاح واصول از هر نوع که طلب باشد یا گرا پس دهند آیا تنها دادن وعده بردن پول نفت بر سر سفره مردم در زمان انتخابات بود وشعاری تو خالی بود بیش نبود؟

باید یاد آور شد که گرسنگی ابتدا اسیری می آورد وسپس هاری مردم کشور بزرگ وبا تمدنی چون ایران نباید گدای حق خود باشند مردم با هوش وذکاوت وصبور ایران می بینند که شعار عدالت نه جاری بلکه در اغماء پیروزی اصلاح طلبی واصولگری است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر