۱۳۹۰ فروردین ۲۷, شنبه

آقای مشیری پژوهش ،ذات پژوهشگر است

چهارشنبه مورخ 24/فروردین/1390 در برنامه سرزمین جاوید ، آقای  بهرام مشیری با طرح مساله تجزیه بحرین در زمان حکومت پیشین در اقدامی سئوال برانگیز وبه دور از رسالت رسانه و ادب گوینده اتهاماتی را به روانشاد سرور محسن پزشکپور ، بنیانگذار حزب پان ایرانیست وارد کردند. از آنجا که ایشان یکطرفه به قاضی نشسته و بدون دعوت از طرف حقوقی تشکیلات مورد بحث به صورت یکجانبه اتهام زنی کرده اند لازم دیدم مختصرا به چند غلط و تحریف از چندین و چند خطای فاحش تاریخی و سیاسی ایشان اشاره کنم.
به طور معمول یک پژوهشگر در اندازه ی متعارف تحقیقی وارد می شود و با مطالعه و مصاحبه در خصوص موضوع صحبت اندک دانش و اطلاعاتی کسب می کند و بعد به مبحث مطروحه ورود می کند اما شخصی چون آقای مشیری که گستره بیانات خود را از محتویات تشکیل دهنده ی گوگرد تا اندازه و ابعاد و قطعات شاتل های فضایی در برنامه های مختلف به مخاطب عرضه می کند بی تردید وظیفه ای بس سنگین در این مهم دارد ایشان سالهاست که کوششهای خود را در باب افشاء مغالطات تاریخی و دینی صرف کرده اما گویا خود در بیان تاریخ دچار همان عارضه ای شده که در بابش سخت افشا گری می نمایند.


ایشان نطق استیضاح سرور محسن پزشکپور در مخالفت با تجزیه بحرین را ((دست آموز))،((نمایشی))و ((از پیش تهیه شده)) می دانند و با بیان اینکه :((من،مشیری، صحبتهای آقای پزشکپور را نخست شجاعانه دیدم اما بعد با مراجعه و تحقیق دریافتم که این نمایش بوده )) نقل به مضمون. ایشان یگانه رفرنس و منبع خود را آقای ناصر انقطاع و کتاب او معرفی می کند و ادعا میکند که  انقطاع سالها با پان ایرانیستها بوده و در واقع ((انقطاع  تاریخ روزگار است))،در اینجا نگاهی بیندازیم به سرچشمه ی منبع  اتهامات ایشان یعنی  کتاب آقای انقطاع و کشف شگفت انگیزش در توطئه مربوط به تجزیه بحرین :
)( اینجا آقای انقطاع میگویند که آقای ایرج پزشکزاد، نویسنده رمان معروف دائی جان ناپلئون، آن شب برای کار دیگری به وزارت امور خارجه رفته بود.  از آنجا که کمیسیونی سرٌی در حال تشکیل جلسه بود، ایشان را به اتاق راه نمی‌دادند.  اما ایشان توانست سرکی درون اتاق بکشد و رضا قاسمی و محسن پزشکپور و دیگران را ببیند.  بگفته آقای انقطاع، پزشکزاد می‌گوید: "من همان زمان پی بردم که کمیسیون مربوط به مسئله بحرین است."  یک سرک کشیدن همان و به ژرفنای توطئه تجزیه ایران پی بردن همان!  بدین ترتیب، آقای انقطاع از سرک کوتاه ایرج پزشکزاد بعنوان منبع مستند خود برای این اطلاعات ذیقیمت نام می‌برند. (( 1
در ادامه آقای مشیری عنوان می کند که به پاس این استیضاح نمایشی دولت وقت، آقای پزشکپور از حزب خود به عنوان وکیل مجلس در دوره ی بعدی پارلمان حضور می یابد ،شوربختانه عدم مطالعه کافی و پژوهش وافی ،گوینده سخن را سخت به  کژراه اتهام برده است چراکه در دوره پسین مجلس شورای ملی از کاندیدا شدن همه اعضاء فراکسیون پارلمانی پان ایرانیست ممانعت به عمل آمد و تنها آقای سید فضل الله صدر به پاس پشت نمودن به کشور و حزب متبوع خود و دادن رای مثبت به دولت وقت ،پروانه تاسیس حزب (( ایرانیان)) و مجوز انتشار هفته نامه ((ایرانیان)) ارگان همان حزب به سردبیری آقای ناصر انقطاع دوست آقای مشیری را دریافت نمودهمچنین نماینده دوره23مجلس شد،اما در مقابل 4 تن دیگر به ویژه لیدر فراکسیون حزب یعنی محسن پزشکپور نه تنها در پی اقدام میهن پرستانه و شجاعانه خود مورد غضب قرار گرفته وازراه یابی آنها به مجلس جلوگیری شد بلکه دفاتر حزب در سراسر ایران بسته و روزنامه((خاک و خون)) ارگان وقت حزب نیز به محاق توقیف گرفتار آمد.
در ادامه ایشان از سر نا آگاهی که به واقع زیبنده یک پژوهشگر نیست بیان می کند استیضاح مطروحه در مجلس 29 شورای ملی اتفاق افتاده،البته اگر بخواهیم به حساب آقای مشیری سنوات مجلس شورای ملی را حساب کرده – فارغ از وقوع انقلاب و تبدیل شورای ملی به شورای اسلامی – بی تردید این استیضاح در سال 1377 که همان دوره ی 29  مورد اشاره مشیری می باشد حادث شده است. لازم به ذکر است استیضاح دولت هویدا توسط حزب پان ایرانیست در تاریخ اول/ اردیبهشت/1349 و دوره ی 22 مجلس شورای ملی رخ داد.
رشته ی تحصیلی جناب مشیری منتج  به اخذ مدرک مهندسی برای ایشان گردیده پس قاعدتا باید  دروس و علائم ریاضی نظیر جمع،منها،ضرب ،تقسیم ،رادیکال ،جزر و علامت مخالف در ریاضی را مطالعه یا دست کم آشنایی بصری با آن داشته باشند . آقای مشیری با نشان دادن جلد کتاب دوست خود یعنی آقای انقطاع (این کتاب بر روی جلد خود نشان حزب پان ایرانیست را دارد) با بهتی فیلسوفانه می گویند این علامت  همانند علامت پاند روی تلفن(#) است این نشان می دهد ایشان حتی به خود زحمت خواندن کتاب منبعش را نداده تا حداقل با تورقی سطحی در همان کتاب به معنی علامت درفش حزب پان ایرانیست پی می بردند.
ایشان در ادامه با  غضب عنوان می کنند که شاه ، بحرین  را داد تا تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی(گپ سبزو) را بگیرد و(( این سه جزیره هیچ ارزشی ندارد)) و((در آن زمان رادیو مرتب عنوان می کرد ارتش ظفرنمون ایران جزایر را فتح کرد)). اولا خاک ایران خاک ایران هست و با ارزش بی حساب ، بی محتواترین سخن رد مالکیت سرزمینی بر اساس ارزش درآمد زایی آن خطه است . دوم هیچ سند و مدرکی دال بر ابراز و اعمال فتح نظامی بر جزایر سه گانه ایرانی در رسانه های رژیم پیشین نمی توان یافت چرا که بیان چنین مطالبی بار حقوقی سنگینی بر کشور تحمیل کرده و باعث می شود که شیخ نشین امارات امروز با ادعایی گزافه تر اما بی اساس مالکیت جزایر همیشه ایرانی را به چالش بکشید.
برنامه ساز محترم لحظه ای چشم می بندد و فراموش می کند در کشوری به سر می برد که افترا بستن به یک شخصیت بار حقوقی سنگینی برایش دارد اما چون طرف خود را  ،در گذشته و چشم فرو بسته از دنیا می داند اتهام ارتباط با جاسوسان انگلیسی را هم در کیسه ی تهمت هایش می گذارد اتهامی بس گزاف و کثیف از آن دست اتهاماتی که فراوان روزنامه ی کیهان شریعتمداری حواله ی آقای مشیری و دوستانش می کند از این موضوع با این جمله در می گذرم: بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم.
سخن آخر، شاید کبر سن پر حاصل ایشان که ده ها سال غور در کسب علم داشته است در عجبی عجیب حالت اعلم علما را در ایشان منجلیل نموده است و از این رو همیشه متکلم وحده هستند شاید هم ایشان سهوا و از روی داده های غلط و جهل و تحریف تهمت پراکنی  می نمایند؟اما پرسشی سخت مغتنم از ایشان آقای مشیری شما که چشم می بندید و خروار خروار تهمت نثار مردی بزرگ می کنید چرا در زمان تجزیه شوم بحرین که احتمالا در آن دوران جناب شما در دوران میان سالی بودیدهیچ سخنی نگفتید و موضع گیری ننمودید هر چه گشتم از شما هیچ مقاله ، رساله ،گزارشی و حتی یاد داشتی در باب مغالطه! تجزیه بحرین در تمام طول طویل عمر گرانبهایتان نیافتم ، آقای مشیری از شما به عنوان یک پژوهشگر به حق انتظار تامل بیشتری در باب مسائل سیاسی وجود دارد اتهام زدن به بزرگ مردان این سرزمین ، کوچکی هیچ کس را بزرگ نخواهد کرد.

بزرگش نخوانند اهل خرد        هر آنکس که نام بزرگان به زشتی برد

بیژن جانفشان

1)    تحریف تاریخ در مقاله ((بحرین ایالت چهاردهم ایران)) سرور ناصر پل


۱ نظر: