۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

انتشار مقاله (( ملت آرمانی)) در رادیو کوچه

پس از آنکه نا سردار شهابی فر اصرار بر فرو افکندن مجسمه ی سردار راستین ملت ایران یعنی آریوبرزن نمود و به اصطلاح دادستان یاسوج هم براین جهل مرکب و کینه ی لگام گیسخته از ایران و ایرانی صحه گذاشت این پرسش مطرح شد که این موجود آیا سردار اسکندر بوده که چنین نفرتی نسبت به قهرمانان ایران دارد؟ و آیا در دنیای متمدن((داد)) ستان چنین مرعوب اشخاص قدرتمند قرار میگیرد  که قانون و سوگندی که به ان خورده را چنین راحت زیر پا گذارد؟!؟
در چنین فضایی
یکی ازمقاله هایم به نام ملت آرمانی  که در ستایش قهرمان ملی سردار آریوبرزن است در رادیو کوچه منتشر گردید . جا دارد  مراتب سپاس خود را از مدیریت محترم آن رسانه به ویژه اردوان روزبه  بیان کنم


دیرزمان است، در دور دست موجی از خون ساخته می شد. موج سرخی سر به فلک کشیده که بر قله آن زبانه های آتش می غریدند. اینجا دره پادشاهان است، اینجا خود تاریخ است، واپسین آوردگاه.

روبه روی دره پادشاهان، دشتی پهناور که بیش از سیصد هزار سپاه اسکندر مقدونی برای درهم کوبیدن واپسین شهر ایران نعره مستانه سر می دهند و به سرعت هجوم می آورند اما اینجا خاک تسخیرناپذیر است. خاک دشمن کش و بدون ترحم و براین خاک همه مردان و زنان دنیای آزاد استوار ایستاده اند. انبوه آریاییان ایستاده اند انبوهی که بیش از سیصد تن نیستند. همه سیصد تن ملت آرمانی از پنج میلیون جمعیت ایران رودرروی آن موج مهاجم ایستاده اند. پشت سر همه، سردار آریوبرزن تنها ایستاده است، چون کوهی سترگ و مغرور و با شکوه که افرادش، آن ملت آرمانی به پشت گرمی او رو به دشمن ستیز می کنند.