روابط سلطه استعماري و وابستگي اقتصادي ميان کشورها موجب تفاوتهاي مهم ديگري نيز مي شوند. با اين حال حتي در بين کشورهاي پيشرفته سرمايه داري ناسازهای عمده، بويژه در مورد تدارکات اجتماعي که دولت تأمين کننده آنها است، نيز وجود داردند. با تبيينهاي گوناگون رابطه دموکراسي و سرمايه داري تعيین تعريف شده. هم با خود عامل و هم با استدلالهاي بسيار محققانه و سياسي مي توان حکم کرد که دموکراسي و سرمايه داري بي قاعده و لگام گسيخته پيوند نزديکي با يکديگر دارند. در حقيقت، اين دو غالباً جنبه هاي سياسي و اقتصادي نظام بنيادي اجتماعي- اقتصادي واحد انگاشته مي شوند.شکلهاي جديد دموکراسي در واقع از لحاظ تاريخي با ظهور سرمايه داري مرتبطند. علاوه بر اين، تحقيق آماري سراسر کشور نيز نشان داده است که بين دموکراسي و سطح پيشرفت سرمايه داري نوعي همبستگي مهم برقرار است .