۱۳۹۰ آذر ۱۶, چهارشنبه

اخلاق در جبهه ملی


    اخلاق در جبهه ملی
درسهایی از اختلافات درونی جبهه ملی ایران
جبهه ملی یکی از قدیمی ترین تشکل های سیاسی ایران است که در درازای حیات پر بار خود دوران پر فراز و نشیبی را طی نموده و مصائب و ناملایمات بسیاری را پشت سر گذاشته عبور از بحرانهای فزاینده در بُرهه های مختلف تاریخ که هرکدام از آنها برای نابودی یک جریان سیاسی کافی است ، نشان از تعهد و بردباری و پختگی رهبران آن دارد.
جبهه ملی در طول دهها سال گذشته با دوری از هویت تکواره ای همه گاه سعی نموده است جمع های گوناگون را با جهت دهی به سمت اهداف میهن شمول رهنمون نماید در واقع می توان گفت هنر جبهه ملی در سالهای سرکوب این بوده که توانسته کنشگران حاشیه  عرصه سیاست را جذب و متشکل نماید و به این ترتیب مرکز قدرت  تشکیلات را تقویت نماید ، این مهم نه با مکانیسم کلیشه ای عضو گیری محقق گردیده و نه با اصول متصلب سلسله مراتبی تکوین یافته بلکه با عنایت به اصل آزادی بیان و عقیده درحیطه حقوق شخصی مسوولیتی جمعی را به وجود آورده وبا ساز و کاری مبتنی بر خرد جمعی و مدیریت گروهی به حصول مطلوب رسیده است.
در این میانه اختلافاتی نیز در درون تشکیلات رخ داده که از بازگویی موارد تاریخی ومصادیق کنونی آن میگذرم و با اعلام عدم موضع و کرانه پذیری از جناحی خاص و بدون ورود به ماهیت اختلافات انتسابی رخ داده شده تنها به بیان برخی از واکنشهای اخلاق مدارانه که در نوع خود کم نظیر بوده است ودر این  مدت جلوه گر شده اشاره میکنم:
1)    ادب جوانان ، بردباری پیشکسوتان
اختلافات دیدگاهی در تبیین نقشه راه و مسیر مبارزه میان جوانان و پیشکسوتان جبهه ملی بسیار طبیعی و ناشی از گسست نسلها است . می بایست توجه داشت که در تمام اپوزیسیون عضو گیری موثری در دهه شصت و نیمه اول دهه هفتاد به واسطه جبر شرایط صورت نگرفته است بنابر این ما با فاصله زمانی و اختلاف سنی نسبتا زیادی میان کنشگران مواجه هستیم عده ای جوان زیر 35 سال و تعدادی پیشکسوت با میانگین سنی 70 سال یعنی بیش  از سه دهه تفاوت سنی ،در شرایط معمولی این دو نسل حتی در گفتگوی روزمره هم دچار تعارض می شوند چه رسد به  سیاست گذاری دوران مبارزه و نحوه عملیاتی نمودن مصوبات. اما با تمام حقایق فوق در جوانان جبهه ملی رعایت حرمت پیشکسوتان و ادب گفتاری در مواجه با تعارض دیدگاهی چشمگیر است شاهد این مدعا جلسات عمومی و سازمانهای جبهه و همچنین تارنگارهای شخصی اندامان جوان جبهه می باشد. در طرف دیگر بردباری مسوولان در برخورد با انتقادات که بعضا تند و بنیادین هم هست مثال زدنی است آنها با واکنشی حساب شده و پرهیز از دخالت دادن احساسات در تصمیمات و دوری از تسویه حساب شخصی و درمانهای مقطعی ، حقایق مُبرهن ناشی از مسائل به وجود آمده را زیر فرش فراموشی جارو نکرده و سعی در حل ناسازه های به وجود آمده کرده اند در این راه تا کنون از  خلع جایگاه تشکیلاتی ، منزوی ساختن اشخاص مخالف و تعلیق عضویت از جبهه پرهیز شده است . با توجه به اینکه موارد یاد شده از حقوق مسوولین برای اعاده نظم هست اما درونمایه ملی و نگاه فراگیر ترجیح آنها را بر بسط آزادی در تشکیلات  متبوع  خود قرار داد. این خود گویای شرح صدر در جهت هم افزایی نیروهای جبهه ملی در مبارزات آتی است به یقین تاریخ از این برهه از زمان قضاوتی درست از بردباری مسوولان خواهد داشت.
2)     رسالت رسانه های گروهی    

خبر گزاریهای جبهه ملی ایران در برون مرز که جزء مهم منابع خبری  فعالان سیاسی درون کشور می باشند در نهایت صداقت سیاسی سعی در حفظ بی طرفی در پوشش خبری نسبت به مسائل رخ داده  شده نمودند . مدیران این رسانه ها که به طور حتم به یکی از طرفین مربوطه دلبستگی دارند و رفتار سیاسی آن را موثر در حل مسائل کشوری می دانند اما با درک آگاهانه از شرایط فعالیت در درون مرز با اتخاذ رفتاری  کاملا حرفه ای سعی وافر در حفظ بی طرفی در انعکاس اخبار درون تشکیلاتی داشته اند هر چند که این موضع اخلاقی باعث لطمات خبری نیز شده است اما مدیران خردمند رسانه آن  را به جان خریدند و به رسالت خود پایمردی نمودند.
با نگاهی به دیگر گروههای سیاسی میتوان حقیقت بالا را در نتیجه گیری بسیط تحلیل نمود. شاهد بوده ایم که همزمان در سایر گروههای سیاسی درون مرز مشکلات تشکیلاتی  مشابه بروز نموده اما واکنش ها چگونه بود؟ اندامان مستقر در خارج از کشور آن احزاب که به رسانه های ارتباط جمعی هم دسترسی قابل ملاحظه ای داشتند با جانبداری  بی منطق وسئوال برانگیز از یک جناح خود عامل تشدید اختلافات گردیده اند بدون اینکه از ماهیت واقعی منازعات به وجودآمده آگاهی کافی و وافی داشته باشند و تا آن درجه از ناجوانمردی سقوط کردند که حتی اخبار مربوط به بازداشت و زندانی شدن  اعضاء جوان حزب خود را بایکوت خبری نمودند. این مقایسه نشان دهنده این مهم است که خردورزی و سلامت نفس اربابان رسانه در جبهه ملی آنها را به اعضاء پایدار و نیروهای ارزشی تعالی داده  است.
3)    تاکید بر وحدت و دوری از افتراق    
همه طرفهای جبهه ملی   کارآمدی  و نقش موثر آن در جامعه را رکن رکین و محور مطالبات مطروحه می دانند  و هر اندازه هم که مطالبات جنبه رادیکال به خود گیرد باز هم کنشگران آن رویکری اتحادی _ انتقادی دارند. این مطالبه نیز در راستای ارتقاء جبهه و جمعی نمودن تصمیمات و گسترش دایره مسوولیتها در میان جوانان و احصاء  حدود اختیارات مطرح می شود.
هر دوجناح عمده جبهه دارای  نیروهای ارزشی و کیفی هستند که به یقین از ذخایر جریان ناسیونالیسم ایران می باشند آنها بدون رویکردی انزوا گرایانه و با توجه به مولفه های گوناگون متداخل در بازه های  زمانی گوناگون تحت فشار های سخت ظالمانه سعی در راهگشایی مسیر فعالیت با وجوه همه فهم و عمومی و با حفظ اصول و باورهای ملی را دارند در چنین فضای غامضی که همگان نیک از آن باخبریم فرزانگان در راستای تسهیل مسیر یکپارچگی و وحدت گام می نهند. تکاپوی مستمر ایشان منبع بزرگ و مفیدی از دستورالعمل ها و راهکارها برای به کارگیری در حوزهای حساس اجتماعی و سیاسی بوده واین مهم تبدیل به نقطه ثقل با قابلیتها و پیش فرض های ضروری جهت تبیین نگرش ملی گرایانه خود برای یک وحدت فراگیر در محدوده تشکیلات و گستره ملت می باشد. همه اشخاص جبهه با هر درجه از ناهماهنگی اندیشه ای  از یک موضوع واحد دارای تعاریف متفاوت اما مضمونی یکسان و جهتی همسو در راه نیل به هدفی مشترک می باشند. معتقدم در این قلت کنشگران فعال در عرصه سیاسی با دیدگاه ملی که برای آزادی ملی و استقرار حاکمیت ملت و یکپارچگی سرزمینی مبارزه می نمایند هر ضربه به هر شخص ، جناح ، حزب ، گروه و تشکیلات ملی ضایعه جبران ناپذیری به کل جنبش ناسیونالیستی ایران است.
با عنایت به موارد فوق می توان به رعایت اخلاق در جبهه ملی ایران بیش از پیش  واقف شد و از اختلافات پیش آمده از منظری دیگر و با نگاهی سازنده و دیدی مثبت تُرفه ای بست و توشه گیری نمود به یقین جبهه ملی با پایوری بر اخلاقیات می تواند از گردنه مصائب به سلامت عبور نماید.
 به قلم بیژن جانفشان








هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر