۱۳۹۰ آبان ۱۶, دوشنبه

انرژی هسته ای حق مسلم ماست اما...


شوربختانه در چند روز گذشته شاهد افزایش موج تهدید به حمله علیه تاسیسات اتمی ایران بوده ایم از شیمون پرز رئیس جمهور اسرائیل گرفته تا شخصیتهای سیاسی آمریکا در رسانه های بین المللی و  از روزنامه الحیات  چاپ لندن تا الجریده کویتی  تا هاآرتص اسرائیلی  همه و همه بر طبل جنگ و حمله برق آسا می کوبند. دلایل مطروحه از گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی می باشد که یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بین امللی انرژی اتمی این اطلاعات را به  شورای حکام این نهاد سازمان ملل ارائه می دهد. این مدارک جدید طراحی مدل های رایانه ای یک کلاهک هسته ای و تصاویر ماهواره ای سایتی که به باور آژانس یک محفظه فولادی انجام آزمایش های انفجار با قدرت بالاست در مرکز نظامی پارچین در حوالی تهران همچنین همکاری دانشمندان اتمی سایر کشورها همچون اوکراین ، پاکستان و کره شمالی در ارتقاء سطح دانش اتمی بوده است.
سخن در خصوص حق دستیابی کشورمان ایران به فن آوری صلح آمیز هسته ای و فراتر از آن ، به دفعات  بیان شده است اما جان کلام اینجاست که اگر انرژی هسته ای حق مسلم ماست ( که هست ) آیا آزادی بیان حق مسلم ما نیست؟ آیا آزادی مطبوعات و تشکل های صنفی حق مسلم ما نیست؟ آیا آزادی فعالیت احزاب حق مسلم نخبگان ایران نیست؟ آیا آزادی مذهب و  سکولاریسم  و لایسیته حق ما نیست؟ آیا آزادی زندانیان سیاسی که به ناحق درکُنده و زندان اسیر شده اند حق مسلم ما نیست ؟ آیا عدالت اجتماعی حق مسلم ما نیست؟ آیا آزادیهای اجتماعی حق زنان و جوانان و به طور کل  ملت شریف ایران نیست؟...
در گاهیکه همه این حقوق حقه ملت توسط استبداد حاکمه  لگد مال شده است آیا می توان از احاد ملت انتظار داشت که در پشتیبانی از حق دستیابی به  انرژی هسته ای در کنار همان حکومتی باشند که یکسره همه آمال و آرزوها وحقوق آنها را مستمرا نقض میکند . مسوولین فعلی به جای دلخوش بودن به حمایتهای تو خالی سرگئی لاوروف وزیر امورخارجه روسیه  و عربده جویی خُطاب معمم و مکلا و تنگنر نمودن حلقه فضای سیاسی کشور از راه تشدید اختناق و به جای یافتن جای محکمتری برای بسط شخصی قدرت مطلقه که تجلی آن در دامنه دار نمودن تغییر ساختار سیاسی نیز مستتر و البته واضح است. می بایست با آزادی همه زندانیان سیاسی و استعفای دسته جمعی مسولین ناکارآمد و همچنین مهیا نمودن فضای باز سیاسی برای همه احزاب و گروه های با هرگونه خط مشی و تفکری که دارند از حمایت ملی بهره مند گردند این حمایت همان حد اعلا پشتیبانی اقشار گوناگون است که به دولتمردان اجازه می دهد  برای  پیشبرد مقاصد نیک و تامین منافع ملی از هیچ قدرت خارجی واهمه نداشته باشند . اگر تا کنون چنین شده بود قطعنامه های 1696،1737،1747و1804 شورای امنیت بلا اثر گردیده و اینهمه تضییقات  به ناروا برملت ایران نمیرفت.
نگارنده معتقد است همانطور که تجاوز به منافع ملی ایران از جمله تاسیسات اتمی که نه از آن حکومت وقت بلکه دارایی و فن آوری نسلهای ملت ایران است محکوم است بلکه سیاستهای ماجراجویانه بی منطق و بد سر انجام از ناحیه دولتمران نیز به همان میزان نکوهیده است دستیابی به انرژی هستی همان اولیوت را دارد که  ضرورت بسط و گسترش آزادیهای اجتماعی و سیاسی  دارند استقلال تکنولوژیکی محقق نخواهد گردید مگر با آزادی های همه جانبه  در همه سطوح.
به قلم بیژن جانفشان
16/آبان/1390 خیامی(خورشیدی)


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر