۱۳۹۰ آبان ۲۴, سه‌شنبه

بررسی علمی برتری نژاد آریا و پاسخ به شبه افکنی بی بی سی


سخن نخست با هم میهنان و ناسیونالیستها
دو روز پیش تحقیقاتی از دانشگاه پورتسموت انگلیس توسط اشرفیان بناب و به وسیله بنگاه خبر پراکنی  بی بی سی پخش گردید  با این عنوان که نژاد ایرانیان آریایی نیست از اغراض تاریخی دولت فخیمه استعمار که بگذریم پراکنده گویی های آقای اشرفیان بناب که تازگی هم ندارد خود داستانی مفصل است ایشان به تحریف  زمانی و جغرافیایی مهاجرت آریاییان و کم تاثیری آن نژاد در نمونه های ساکن ! پرداخته و  نژاد ملت ایران را به نژادی موهوم که سابقه ای 10 هزار ساله نیز دارد ارجاع داده بدون ارائه سند و مدرک علمی وقابل بررسی و یا حتی نام بردن از آن نژاد موهوم  . در گزارش بی بی سی تنها با نام بردن از مارکرهای ژنتیکی و میتو کندری سعی در تحقیقی نشان دادن گزارش بی ارزش خود داشتند همچنین بدون عرضه ریز آزمایشات نژاد شناسانه ،  نمونه های نخستین جمجمه کشف شده از شهر سوخته و بقایای اسکلتی از مسجد کبود را ماخذ نژادی معرفی کرده بدون  اینکه مشخص نماید این نمونه ژنتیکی از کدام مسجد کبود و مربوط به کدام زمان تاریخی  استحصال شده است  
هیچ کدام از  مقابر اطراف مساجد فوق نسبت زمانی و تاریخی  موجه و مناسبی برای بررسی نژاد اولیه آریایی نمی باشند . همچنین بنا به نظریه مهاجرت آریایی ها از  پروفسور پی یر بریان و  ویر گوردون چایلد و پروفسور فاروق صفی زاده و اریش اشمیت و غیره نحوه و زمان و ابعاد آن کوچ با ادعاهای  بی اساس  اشرفیان بناب خوانایی ندارد( این موضوع در پژوهشی دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت). 
این پژوهش اغراض تحقیقات جهانی ژنتیکی!!! توسط انگلیس و انگیزه های و شرارتهای مستتر در این گونه مخدوش سازی های وتحقیقات سفارشی و از پیش مشخص شده را در برنمی گیرد (آن را در جای خود پاسخ خواهم داد) بلکه منحصرا  نژاد آریایی ایرانیان را اثبات و برتری آنها را ثابت میکند. باشد که هم میهنان ناسیونالیست در پخش و گسترش آن مرا یاری نمایند.

بررسی علمی برتری نژاد آریا 

(( پرست به چم ومعنی پرستار و نگاهبان است، نژاد پرست یعنی کسیکه نگاهبان صفات ممتاز تبار و نژاد خود و همخونان خود است))

نژاد پرستیِ علمی  یا علم نژاد( Rassen kunde) با استفاده از روشها و یافته های علمی برای محقق نمودن اختلافات نژادی و برگزینی یک نژاد ، همچنین نمایان ساختن اعتبار خونی پاک که بر اساس اعتقاد به وجوه و اهمیت گونه های نژادی نوعا با رعایت سلسله مراتب از نژاد عالی به نژاد دانی است ، میباشد. به طور دقیقتر نژادپرستی علمی نماد نظریه های علمی معاصر است که از انسان شناسی آنتروپولوژی ( Anthroplogy) به ویژه انسان شناسی جسمانی و بهره هوشی ، انواع سنجی ، تیپ  های بدنی ، جمجمه شناسی ، علم ژنتیک و  سایر علوم برای ساختن گونه شناسیهای انسان شناسانه و رده بندی انسانها به نژاد خونی و بیولوژیکی تکوین می یابد.
برتری و کهتری نژادی خاص با در نظر گرفتن همه شرایط و حالات رشد و برکشیدن افراد دارای آن خون را نمایان می سازد مظهر آن خون، خون آریا است. دراین پژوهش علمی سعی گردیده در حوزه مورد توجه دست به بازتعریف مفاهیمی زد که جامعه از تعاریف گذشته در خصوص آن خسته شده است و بدین شکل رویکردی جدید برای هواداری این بنیادها ی اصیل نمایان نمود. در این جستار اختلافات نژادی و همچنین چرایی برگزیدگی نژاد آریا مورد بررسی علمی قرار گرفته و در این مسیر با شناخت درست از مفاهیم موجه و استفاده از مولفه های انگیخته از حقایق مُبرهَن و برداشت مشخص از منابع مشخص به اثبات نظریه برتری نژاد آریا پرداخته میشود.
کاربست آموزه های این پژوهش رهیافت سردرگمی های کنونی ملت از پیچیدگی های نظامات اجتماعی سلطه گر بر جهان هستی است و آشکاری ذات وخامت که خود معلولِ نفس دخالت در آگاهی رسانی عمومی در مورد این مهم است که ایرانیان نژاد برترهستند.
خون آریایی ، خون برتران (Heern Blut ) است ، نژاد آریا خالق هنر ، علم و فرهنگ جهانی و نگهدارنده آن است گروههای نژادی دیگر یا تحت سلطه و رهبری نژاد آریا پذیرنده ی فرهنگ اند و تحت این سلطه به دنباله روی و اکتساب ادامه میدهند با مخرب آن فرهنگ عالی. تعیین و تشخیص میزان هوش و قدرت فکری افراد و سطح فرهنگ و تمدن گروههای نژادی به استناد وضع ظاهری قیافه و خصوصیات زیبای و اخلاقی و شخصیتی که شامل نکات ظریف و دقیق و پیچیده بسیاری میشود در چهره آریایی برجسته است همچنین تفاوت های جسمانی و هوشی موجب شده است که خصوصیات جمعیتی نژاد آریا بسیار خاص و منحصر به فرد شده باشد.
براساس نظریه ثبوت و عدم تغییر و تحول انواع ( Fixisme) ، تئوری بیولوژیکی که بر اساس آن موجودات زنده از آغاز حیات خویش دخل و تصرفی در بنیانهایشان صورت نگرفته است ، نژاد آریا از بدو آفرینش تا کنون  صفات عالیه خود کماکان از پس هزاره ها حفظ نموده است و کمتر اثری از تغییر در آن دیده میشود شاید برخی اختلاط ها مربوط به بعضی نقاط جغرافیایی ناهمگونی هایی ایجاد کرده باشد اما محتوای خونی نمونه های نوین آریایی حکایت از حفظ اصالتهای نژادی از نیاء مشترک مادری ( ( Most Recent commenace stor دارد یعنی  خصوصیاتی که از طریق مادر منتقل میشود به عنوان مثال با استفاده از شاخص های ژنتیکی اختصاصی مانند میتوکندری DNA که از مادر منتقل میشود میتوان نیاء مادری را مورد شناسایی قرار داد فرزند پسر و دختر این اطلاعات را از مادر میگیرند ولی انتقال دادن آنها فقط از طریق دختر صورت میگیرد. اطلاعات ژنتیکی پدری نیز از طریق بررسی و مطالعه بخش نو ترکیبی کروموزون Y که از پدر منحصرا به فرزندان پسر ( نَر) منتقل میشود تصویری روشن از گذشته و تاریخ پدری در طی نسل های متمادی دراختیار قرار می دهد بر اساس شاخص های تمایز ژنتیکی جوهره خونی آریا از گزند اختلاط موثر مصون مانده است.
در برابر فراز خونی آریا فرود سایر نژادها قرار دارد کهنه پرستان اخلاق گرا به دلیل رشد نیافتگی فکری و بر اساس انگاره های ارتجاعی و اتکا بر روایات پوچ و بی اساس در طول دهها سال گذشته سعی در برابر جلوه دادن تیره های انسانی د اشته اند برای رد این گونه مغالطات بی پایه میتوان به اطلاعیه یونسکو که در سال 1952 منتشر گردید اشاره کرد:((نژاد نمایانگر گروههای انسانی است که به وسیله مشخصات جسمانی کاملا اختصاصی و بویژه قابل انتقال که نتیجه انتخاب طبیعی ، جهش ،اختلاط و جداافتادگی هستند ، با هم تفاوت دارند. بعضی صفات جسمانی به علت تفاوت ساختار ارثی و بعضی دیگر به علت تفاوت محیط و اکثرا نتیجه هردو هستند)). در این خصوص مثالهای نباتی و گیاهی همینطور جانوری زیادی وجود دارد که در اینجا به آن پرداخته نمی شود و تنها مانند های انسانی آن مورد بررسی قرار میگیرد.
میلیاردها نفر از مردم زنده و گسترده در پهنه گیتی در کوچکترین نشانه ها بدنی برابر نیستند تا چه رسد به برابری نژادی به طور مثال اگر از  همه انسانها اثر انگشت گرفته شود هیچ یک از موارد آزمایش شده آثار برابری خطوط سر انگشتان دست را در شرایط طبیعی  به طور یکسان ندارند ،علم انگشت نگاری (Dactyloscopice داکتیلوسکوپی) در اثبات اختلاف و عدم برابری پژوهندگان را یاری می رساند، همین عدم  تساوی و شباهت و یکسانی سرانگشتان دو فرد در ژنهای خونی نیز صادق است یعنی ژنهای هیچ فردی به هم شبیه و برابر نیست و همین امر کلیدی برای شناخت نژادی است. نژادهای مختلف انسانی در ساختمان درونی بدن از اعضاء تقریبا یکسانی برخوردارند اما در ماهیت اجزاء اندامی نیز عدم برابری کاملا مشهود است مثلا آریایی های ساکن فلات ایران به ویژه ارتفاعات شمالی وغربی تا ارتفاع 3600 متری تعداد گلبولهای قرمزشان به طور معمول 5/7 میلیون در هر واحد محاسبه می باشد یعنی تقریبا 2 میلیون گلبول قرمز از افراد غیر بیشتر دارند.
دانشمندان امر ژنتیک معتقدند که افراد روی کره زمین به هیچ وجه از احاظ هوش و استعداد و انژنیوزیته ( Ingeniosite) یعنی تلفیق امکانات و اختراع کردن چیزی جدید بایکدیگر مساوی نیستند لذا اگر تعدادی از این قبیل افراد در منطقه مساعدی نظیر ایران گرد آمده باشند نژاد برتر را تشکیل میدهند صد البته خون این نژاد رساننده نوع مخصوصی از علائم عالی است که در بسط آن عنصری از حقانیت وجود دارد.
نژاد اولیه( Volk) دارای زبان اولیه (   Urspache) بوده است علاوه بر آن دارای صفات ارزنده نژآدی نظیر شجاعت ،شرافت ،قهرمانی ،هوش سرشار و پهلوانی نیز میباشد به جز صفات برتر که پذیرش آن از معاشرت با این نژاد مستفاد میگردد  در واقع شاخه ی فرهنگی  انسان شناسی آریایی است (Ethnological Anthro pology) صفات ممتاز فیزیکی نیز از شاخصه های آریایی می باشد که بر اساس ( Physical Anthropology)  قابل تحقق و اثبات است فیزیکال آنتروپولوژی شاخه ای از آنتروپولوژی است که به مطالعه کالبدشناسی ،فیزیولوژی ، بیو شیمی و انواع عارضه ها از جمله بیماریهای مختلف در نژادهای انسان میپردازد . بنابر این آناتومیکال آنتروپولوژی شاخه ای از فیزیکال آنتروپولوژی است که با مطالعه در ساختمان بدن انسان آریایی اختلافات آنها در میان جمعیت های مختلف نژادهای گوناگون را مشخص نمایانده است.
دست آوردهای آنترومتریک در تیپ شناسی بدنی آریا که قامت بلند و عضلات توانا دارند همچنین در اندازه گیری ابعاد لگن (پلویمتری) و همچنین ترسیم منحنی رشد کودکان آریایی همینطور ارتفاع دیسکهای بین مهره ای ثابت نموده است که مولفه های برتری در این نژاد به طور جهشی وجود دارد.
داده های آنتروپومتریک ممکن است کمی نباشد بنابر این معیار کیفیت یک نژاد است یعنی وجود یا عدم وجود یک ویژگی نظیر ستیغ ساژیتال(sagittal crest )  در جمجمه و یا باقی ماندن یک ویژگی نظیر درزاینترفرونتال(inter frontal sutare) به طور عمده اطلاعات آنتروپومتریک براساس اندازه گیریهای موردقبول در افراد زنده یا اسکلت بدست می آیند جهت انجام مطالعات نژاد شناسانه آنتروپومتریک لازم است ایندکسهایی در نظر گرفته شوند مانند کرانیال ایندکس که عبارتست از عرض جمجمه تقسیم بر طول جمجمه ضربدر 100. لینه (Linne) یکی از پایه گذاران علم آنتروپولوزی معتقد بود خصوصیات فیزیکی در طبقه بندی برتر و پست تر بودن نژادهای انسانی یکی از مسلمات است.
فرنولوژی یا علم جمجمه شناسی که مطالع طرز تشکیل جمجمه می باشد که به بنا نهادن شخصیت استعداد و توانایی ها و امیال ذاتی و روانی مربوط است ، پل بروکا دانشمند و جراح فرانسوی و بانی علم جمجمه شناسی بوده او به تحقیق در مبحث جمجمه شناسی و نژاد شناسی پرداخته و بدین ترتیب رابطه میان اصول مقدماتی تیپ های بدنی نژادهای مختلف و نقش آبادگر یا ویران کننده انها را در جامعه اثبات رسانده است او رابطه استعدادهای جسمی با نقاط کنترل مغزی را به طور واضح و مسلم آشکار کرد و  توانایی های مغزی بر اساس نژادهای مختلف  را تکوین نمود.
فیزیوگنومی یا علم چهره شناسی که در ذیل فرنولوژی تعریف میشود که امروزه موارد کاربردی متعددی  دارد اما شالوده آن مبتنی بر رفتار شناسی بالینی در نژادهای مختلف انسانی می باشد و راهی برای قضاوت ارزشی نژادهای انسانی است به طور مثال زیبایی چهره آریایی ها یکی از موارد سیادت این نژاد است که در فیزیو گنومی شرح ثبوت آن محقق شده است.
تفاوتهای نژادی در جمجمه از دوران کودکی وجود دارد اما این تفاوتها پس از بلوغ بیشتر نمایان میشود به طور مثال ظرفیت جمجمه در نژاد  آریا 3 تا 5 درصد بیشتر از سیار نژادها میباشد. جدارهای جمجمه ای و برجستگی های استخوانی جمجمه که به علت اتصالات عضلات می  باشد متفاوت است. گلابلا ، قوس ابروئی و زائده ماستوئید در نژاد آریایی سر آمد است سینوسهای هوایی ، لبه فوق کاسه چشمی ، برجستگی های فرونتال و پاریتال همچنین سقف جمجمه و حالت عمودی پیشانی ویژه نژاد آریا متفاوت تر است طرح صورت حالت آرواره ها استخوانهای صورت و دندانها منحصرا  فرم آریایی است، چرخش زاویه مندبیل و درزهای جمجمه در این نژاد خاص است. این تفاوتها صرف وجه تمایز نیست بلکه اِلِمانهایی است که در آن به علل توانایی های ویژه و خلاقیتهای ممتاز آریا میتوان پی برد.
درجاتی از تنوع تیره ها در اندازه جمجمه و نسبتهای آن در نژادهای مختلف به چشم می خورد اختلافات نژادی تاثیر گذار در جمجمه را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: الف) تفاوتهایی که کیفی هستندو نمیتوان آنها را اندازه گرفت مانند اندازه ماستوئید و میزان برجستگی چانه ، ب) تفاوتهایی که کمی هستند و به صورت اندیسهایی قابل اندازه گیری می باشند مانند ایندکس سفالیک ،ایندکس فاسیال. از طریق برخی شاخصهای کیفی میتوان اختلافات جمجمه میان نژاد آریا و سایر نژادها را تشخیص داد میزان بروز بعضی از واریاسیونها از یک پایه نژادی تبعیت میکند ، برای مثال مشخص گردیده  است که درزهای نژاد سفید آریا در وقت مناسب بسته میشود و همانند سیاهان که این بسته شدن زودرس است نمی باشد یا میزان درز متوپیک (وجود یک درز در صفحه عمودی استخوان فرونتال) که4/3 درصد تا 10 درصد در نژادهای گوناگون متفاوت است . مطالعاتی را که Berry  بر روی واریاسیونهای غیر متریک جمجمه انسان انجام داده که به علت تخصصی شدن بیش از حد به شرح آن در این پژوهش پرداخته نمی شود.
یکی از تیره های دانی ((براشیسفال brachicephale))  میباشد که به گونه ای از نژاد سفید گفته میشود که طول و عرض جمجمه انها یک اندازه است. برای بدست آوردن اطلاعات دقیق تر در زمینه جمجمه نژادهای مختلف از روشهای کمی بین المللی تحت عنوان ((کرانیومتری Craniometrey)) استفاده میشود از سفالومتری یا کرانیومتری گاهی به صورت مترادف استفاده میشود از اندازه گیریهای استاندارد برای بررسی جمجمه استفاده میشود:
ایندکس کرانیال Crannial index  در افراد زنده ایندکس سفالیک Cephalic index نامیده میشود و عبارت است از بیشترین عرض جمجمه  تقسیم بر بیشترین طول جممجه ضربدر 100
Cranial orcephalic index =Maximal breadth /Maximal length * 100
بیشترین عرض جمجمه عبارتست از : بیشترین فاصله بین دونقطه قرنیه که نسبت به صفحه ساژیتال عمود قرار میگیرد که به طور عمده فاصله بین بر آمدگیهای آهیانه دو طرف Biparietal diameter و بیشترین طول جمجه عبارتست از : فاصله بین گلابلا  تا بر آمده ترین نقطه استخوان پس سری که به طور معمول مطابق با Inion است. براساس ایندکس کرانیال یا ایندکس سفالیک جمجمه ها را میتوان به چند گروه تقسیم نمود:
الف) دولیکو سفالیک یا دولیکو کرانیک (Dolicocephalic) در  این افراد ایندکس سفالیک از 9/74 کمتر است. این  افراد دارای جمجمه ای باریک وکشیده هستند.
ب) مزوسفالیک یا مزوکرانیک ( Mesoce phalic (در این افراد لیندکس سفالیک بین 75 تا9/79 است.
ج) براکی سفالیک یا براکی کرانیک  (Brachye phallic )در این افرادایندکس سفالیک بین 80 تا 9/84 است . این افراد داری جمجمه ای پهن و گرد هستند.
(اعداد فقط برای سهولت محاسبه است و جنبه قرارداری دارد)
شاخص جمجمه ها ، مزوبراکی سفال است که جمجمه آریاییان می باشد یعنی شاخص جمجمه آنها بین اعداد مربوط به فروسفال و براکی سفال متغییر است ، این نوع جمجمه در میان آریایی های ساکن فلات ایران و هندوستان و نوردیک در اروپا یکسان است.
در برخی پژوهش های محیط جمجمه مورد توجه قرار میگیرد و رشد آن بررسی میشود . ظرفیت جمجمه (Ranial capacity ) بیانگر حجم مغزی است و میتوان آن را در کالبد های مرده با استفاده از پر کردن جمجمه با دانه های  ارزن یا ساچمه های سربی به طور مستقیم اندازه گیری کرد ، البته راه دیگری نیز وجود دارد که بر اساس طول ، عرض و ارتفاع جمجمه بتوان ظرفیت آن را اندازه گرفت برای مثال فرمولهای زیر برای محاسبه ظرفیت جمجمه در مردان و زندان به کار میروند:
Males: 0/000337 (L - 11) (B -11) ( H-11) +406/01 cc
Femaies: 0/000400 (L -11) (B-11) (H-11)+206/60 cc
 در فرمولهای فوق H B L   به ترتیب عبارتند از : طول جمجمه ، عرض جمجمه ، و ارتفاع گوشی (Auricular height عبارتست از : فاصله بین ورتکس تا مجرای گوش خارجی (لازم به توضیح است که ارتفاع گوش با ارتفاع جمجمه متفاوت است) ظرفیت جمجمه در نژاد آریا در مردان تقریبا 1450 سانتی متر مکعب و در زنان تقریبا 1400 سانتی متر مکعب است، ولی در سیاهپوستان و استرالیایهای بومی ظرفیت جمجمه در مردان تقریبا 1200 سانتی متر مکعب و در زنان تقریبا 1150 سانتی متر مکعب می باشد که این رقم در عربهای تازی  نیز در مردان1100 و در زنان 1000 سانتی متر مکعب است که این حجم مغزی ندرتا در انواع هوشمند بشری به چنین وضع فاحشی کم است.
ظرفیت جمجمه آریا در هنگام تولد 350 سانتی مترمکعب است و در طی سال اول زندگی هر روز یک سانتی متر مکعب به ظرفیت جمجمه افزوده میشود و تقریبا در 7 سالگی ظرفیت جمجمه به حد نهایی خود می رسد  ، نژآد آریا به علت دارا بودن حجم مغزی زیاد خود در زمره نوادر نوع بشر است .
  براساس ظرفیت جمجمه میتوان جمجمه ها را به سه دسته تقسیم کرد:
الف) میکروسفال: جمجمه هایی که ظرفیت آنها کمتر از 1300 سانتی متر مکعب است .
ب) مزوسفال: جمجمه هایی که ظرفیت آنها بین 1300 تا 1450 سانتی متر مکعب است.
ج) مگاسفال : جمجمه هایی که ظرفیت آنها بیشتر از 1400 سانتی متر مکعب است.
گونه ها Species. گونه ها در نتیجه یک پیدایش به وجود آمده و به وسیله انتخاب طبیعی توزیع میشوند. افراد یک گونه تفاوت اندکی دارند ولی تفاوتهای افراد گونه های مختلف بسیار بیشتر از تفاوت افراد یک گونه است. صفات مرفولوژیکی دارای اهمیت زیادی در تشخیص گونه میباشد  ولی سایر صفات نظیر خصوصیات ژنتیکی ، فیزیولوژیکی ، بیوشیمیایی و اکولوژیکی نیز در تشخیص گونه ها اهمیت دارند. مجموعه صفاتی که یک گونه را از گونه دیگر ممتاز میکند صفات گونه نام  دارند. معیارهایی که معمولا در تعیین صفات گونه مد نظر قرار می گیرند عبارتند از: صفات مرفولوژیکی ، صفات تولید مثلی جمعیت افراد گونه ، تفکیک اکولوژیکی ، ترکیب ژنتیکی و مکانیزمهای انزوا.
گونه های نژادی دارای یک منشاء مرکزی هستند که به نواحی قابل دسترس مختلفی انتشار می یابد. گزارشهای پالئونتولوژیکال نشان می دهند که نمونه های مربوط به هزاران سال پیش این خانواده توزیع یکنواختی در مناطقی که امروزه اشغال کرده اند ، داشته اند.
در راستای گونه ها میتوان به نژادهای محلی ( Local races) اشاره کرد. علیرغم شباهتهایی که در طبقه بندی نژادهای مختلف وجود دارد ، در هر نژاد گروههای کوچکی وجود دارند که از پاره ای جهات با یکدیگر تفاوت میکنند. افرادیکه در این گروههای کوچک قرار دارند معمولا با سایر افراد گروه خود و یا با گروههای همسایه که بسیار شبیه به خود هستند ازواج میکنند و بدین ترتیب اکثرا گروه های مشابه را بوجود می آورند . این گروههای نژادی را ، نژادهای محلی مینامند. زمانیکه نژادهای محلی در جمعیتهای کوچک قرار دارند و موانع فیزیکی آنها را از سیار نژادها مجزا میکند تفکیک آنها  راحتتر صورت می گیرد، اما گاهی اوقات نژادهای محلی کاملا مجزا نشده اند وبایستی آنها را درجمعیتهای بزرگتر مورد مطالعه قرار داد.
رنگ پوست یکی از صفات اختصاصی که در همه زمانها مبنای طبقه بندی سه نژاد بزرگ یعنی نژاد کیفی سفید و نژادهای زرد و سیاه بوده است رنگ پوست انسان به طور عمده به سه فاکتور بستگی دارد:1- مقدار و توزیع رنگدانه ها 2- ضخامت طبقه شاخی اپیدرم 3- عروق خونی. رنگهای مختلف پوست که در دنیا دیده میشود ، به علت اثرات متقابل این سه عامل میباشد. رنگدانه اصلی پوست رنگدانه ای قهوه ای مایل به تیره گی ملانین می باشد، رنگدانه ی دیگری به نام فئو ملانین ( Phaeomelanin) نیز در پوست دیده میشود که یک رنگدانه قهوه ای مایل به قرمز است. تراکم این رنگدانه براساس محل بدن ، ساختار ژنتیکی و نوع خون نژادی است. ملانوسیتهایی که در ایجاد رنگ پوست نقش دارند در لایه ی قاعده ای ( basal ) اپیدرم قرار دارند. اختلاف رنگ پوست در نژادهای سفید و سیاه به دلیل تعداد ملانوسیتها نیست بلکه به دلیل فعالیت آنها است یعنی در نژاد غیر سفید ملانوسیتها با روندی معیوب فعالترند و نتیجتا ملانین بیشتری تولید می کنند.
اما تاثیر محیط بر نژاد یکی  از مباحث بسیار کم اهمیتی است که برخی بدون پشتوانه علمی آن را مطرح میکنند. نژادها تابع محیط نیستند اما قدرت زیادی برای سازگاری با محیط پیرامونی خود دارند به طور مثال شکل بدنی و رنگ پوست نمی تواند متاثر از عوامل اقلیمی باشد اگر شخصی سفید پوست به مدت چند سال در نواحی در نواهی حاره ای زندگی کند رنگ پوست او در واکنش طبیعی در برابر تابش آفتاب و شدت اثر نور فرابنفش دچار تغییری موقت میگردد اما رنگدانه ها که حاصل نژاد است تغییر نمی کند بنابر این پس از مهاجرت به زادگاه  رنگ پوست پس  از چندی به حالت اولیه باز میگردد همچنین میتوان به عدم تغییر جنس و حالت موی سیاهانی اشاره کرد که پس از چند قرن زندگی  در شرایط آب و هوایی خاص اروپا و آمریکا شمالی همچنان نوع اولیه خود را حفظ کرده است .
امروزه بهترین راه بررسی اختلافات نژادعالی و نژادهای دانی مارکرهای مولوکولی DNA و علم ژنتیک است.
جیمز واتسون کاشف آمریکایی DNA یا انتقال خصوصیات موجودات زنده از طریق توارث است و به همین دلیل در سال 1962  نوبل فیزیولوژی و پزشکی را دریافت نمود دکتر واتسون در سال 1968 کتاب ((مارپیچ های دوگانه)) را درمورد ماجرای کشف دی ان ای را به رشته تحریر در آورد امروز این دانشمند بزرگ به دلیل عقاید و اظهارتش درباره ی اختلافات ضریب هوشی در نژادهای مختلف و اعتقاد به برتری نژادی ممنوع الصحبت  شده ، او معتقد است سیاه پوستان از توان هوشی کمتر نسبت به سفید پوستان برخوردارند و تنها توانایی سیاهان در آلت جنسی آنها میباشد همچنین جیمز واتسون بیان داشته است که دلیلی وجود ندارد که نشان دهد ساکنان مناطق مختلف جغرافیایی به شکل یکسان تکامل یافته و از  توانایی عقلی یکسانی برخوردار باشند آخرین کتاب او به نام (( از مردم کسالت آور اجتناب کنید)) منتشر گردیده است.
مارکرهای مولکولی DNA  به دلیل دارا  بودن ویژگی های تشخیص آسان هتروزیگوت و هموزیگوت ، نداشتن اپیستاری ، توارث کامل تشخیص در کل مراحل حیات ، عدم محدودیت به ماده بیولوژی دقت بسیار بالا و آسان بودن اندازه گیری آنها بخوبی در علم نژاد شناسی و تعیین اختلافات نژادی قابل استفاده است.
مارکرهای RAPD ، میکروستلایت ،  AFLP و SNP از جمله مهمترین مارکرهای مولکولی هستند که در بررسی ژنوم و در نهایت تشخیص خلوص نژادی استفاده میشوند . به کمک  این مارکرها پارامترهای مرتبط با فاصله ژنتیکی و جهش ماهیتی در خون آریایی به خوبی کمک افزا بوده است. در آزمایش مارکرهای RAPD نژاد های غیر آریا الگوهای باندی نامشابه یافت گردیده و خواص ژنومی خون آریا را تنها منحصر به همان نژاد نشان می دهد.
مارکرهای SNP( single nucleotide polymorphism ) یا چند شکل جهش های نقطه ای از روش هایی است که اخیرا در بررسی تنوع در توالی DNA و شناسایی اختلاف بین نژادها مورد استفاده قرار میگیرد در مقایسه توالی DNA در نژاد آریا و غیر آریا 1/6 تا3/2 میلیون SNP دیده شده است. SNP  در مناطق کد کننده DNA  آریایی به طور مستقیم با  کنش های آن خون مرتبط و دارای یک الگوی وراثتی ثابت است.
مارکرهای ژنتیکی در کمک به بررسی برتری نژاد  آریا. همخونی از پیوستگی ژنتیکی نشات می گیرد و این حالت زمانی اتفاق می افتد که جایگاههای ژنتیکی یا آلل های خاص ژنها به طور مشترک توارثی باشند. در برخی موارد محدودیتهای مارکرهای ژنتیکی فنوتیپی منجر به توسعه مارکرهای مبتنی بر DNAمثل مارکرهای مولکولی می شود یک مارکر مولکولی میتواند به عنوان یک جایگاه ژنومی مشخص شده و توسط کاوشگر یا آغازگر ویژه ( پرایمر) آشکار شود. مارکرهای مولکولی ممکن است با بیان فنوتیپی یک صفت ژنومی همبستگی داشته یا نداشته باشند ، مزایای آنها بودن در تمام بافتها است  با صرفنظر از مرحله رشد ، تمایز توسعه یا حالت دفاعی سلول پایدار  هستند به علاوه آنها تحت تاثیر اثرات اپیستازی پلیوتروپی و محیطی قرار نمی گیرند.
مارکرهای ژنتیکی در بررسی ساختار خونی نژآدهای گوناگون استفاده میشود برای بررسی ساختار ژنتیکی نیاز به تعداد نمونه مشخص از جمعیتهای نژادهای هدف می باشد . پس از بررسی مارکرهای مورد نظر و تعیین ژنوتیپ های مربوطه ،فراوانی ژنوتیپ ها و آللها به دست می آید . برای اینکه به تنوع موجود در نژادها پی برد از پارامتر هتروزیگسویته استفاده میشود بالا بودن این پرامتر نشان دهنده پراکندگی تنوع و گسست ژنتیکی در نژادهای پست است ،این روش در خون آریا به همگنی محتوایی خواص ویژه ژنتیکی منتج گردیده است.
می توان دندروگرام ژنتیک را ترسیم کرد دانستن فاصله ژنتیکی در تعیین جمعیت های نژادی از اهمیت خاصی برخوردار است در کلیه کارهای ژنتیکی   X 2تست یا G  تست را جهت بررسی تعادل هاردی _ واینبرگ انجام میدهند این تست در کل تاثیر حیاتی ، نژادی ، مهاجرت ،انتخاب و موتاسیون را نشان میدهد.
آلل Allele به اشکال مختلف یک ژن که حالات متفاوتی از یک صفت را به وجود می آورند آلل آن ژن می گویند در واقع الل ها حالات مربوط به یک صفت هستند .  سلول های دیپلوئید برای هر دو ژن در آلل وجود دارند که یکی را از پدر و دیگری را از مادر دریافت میکنند در این صورت ژنوتیپ انواع آلل های مربوط به یک ژن ، فرد از منظر بررسی آن ژن خاص یا هموزیگوت است. اگر دو آلل یک  ژن همسان باشند ژنوتیپ فرد از نظر آن ژن ناخالص یا هتروزیگوت خواهد بود در این صورت فنوتیپ (شکل ظاهری مربوط به هر صفت) نژاد می تواند چندین حالت داشته باشد.فنوتیپ خصوصیان قابل مشاهده یا صفت یک ارگانیسم است که شامل ویژگی های نظیر بیو شیمیایی یا فیزیولوژیکی است.
 ژنوتیپ: اطلاعاتی که در ژنوم ( به کل محتوای ژنتیکی یک سلول ژنوم آن سلول میگویند)هر یک از سلول های موجودات  زنده به صورت دئوکسی ریپونوکلئیک اسید وجود دارد .هر انسان حدود 000/25 تا 000/30 ژن در واحد محاسبه دارد. ژنوتیپ یک  ارگانیسم دستورالعمل های به ارث برده شده هستند که کد ژنتیکی را درون خود حمل می کنند. هیچ کدام از موجودات زنده  با ژنوتیپ  همانند به یک شیوه عمل نمیکنند به این دلیل که خصوصیات ظاهری و باطنی با شرایط زیست محیطی تغییر نمی کند .نژاد های انسانی هم که به نظر یکسان میرسند لزوما ژنوتیپ های یکسانی ندارند این تفاوت بین وراثت موجود زنده  و آنچه که در وراثت تولید میکند روشن شده است این تفاوت بین قسمت قابل تواری نطفه   ( وراثت) و سلول های سوماتیک بدن تمایز قائل شده است.محتوای مفهومی فنوتیپ پیچیدگی های پنهان دارد بسیاری از مولکول ها و ساختار هایی که با مواد ژنتیکی کد شده اند قابل مشاهده در ظاهر یک ارگانیسم نیستند ، گروههای خونی انسان جزوء این دسته هستند بنابر این ، فنوتیپ باید شامل ویژگی هایی باشد تا توان نمایش آن محقق شود در واقع روی ارتباط بالینی فنوتیپهای رفتاری پژوهش های نژادی انجام شده که به طیف وسیعی از سندرومها مربوط می شوند . تنوع فنوتیپی ناشی از تنوع  ژنتیکی ارثی است که یک پیش نیاز اساسی برای تکامل توسط انتخاب طبیعی می باشد انتخاب طبیعی به طور غیر مستقیم از طریق فنوتیپها بر ساختار ژنتیکی یک جمعیت تاثیر میگذارد تعامل بین ژنوتیپ و فنوتیپ رابطه مندی این قاعده است به رغم اینکه ژنوتیپ انعطاف پذیری بیشتری در اصلاح نسبت به فنوتیپ دارد اما شامل آن تنوع نمی شود مفهوم فنوتیپ را میتوان به تغییراتی که در سطح ژن بر سازگاری موجود زنده تاثیر میگذارد گسترش داد.
انگشت نگاری ژنتیکی (Centic finger printing ) انگشتت نگاری ژنتیکی نخستین بار توسط پروفسور آلک جفری ابداع گردید بر اساس این علم نواحی و نقاطی روی DNA افراد وجود دارد که میتواند کلیه اطلاعات منحصر به فرد بیولوژیکی و حیاتی انسانها را انتقال دهد. تعیین هویت نژادی از جمله کاربردهای انگشت نگاری ژنتیکی است که به منظور  مشخص نمایاندن رابطه خونی نیاکانی و هم خونی نژآدی انجام می گیرد این تعیین توسط چندین مارکر ژنتیکی انجام میگیرد . این مارکرها توالی های تکرار شده از DNA هستند . (VNTR)Variable number tandem repeats  وSTR) short tandem repeat . این تکرارها در نواحی اینترونی واقع شده اند و تعداد آنها در نژادها و افراد مختلف متفاوت است. این تفاوت میتواند به عنوان مبنای قابل قبول برای تمیز و تشخیص  DNA نژادهای مختلف به کار رود و علاوه  بر این چون هر فرد نیمی  از ژن های خود را از پدر و نیمی را از مادر دریافت میکند میتوان روابط خونی سلسله ای اجداد را با استفاده از این مارکرها اثبات کرد. هر فرزند یک الل مشابه با پدر و یک الل مشابه با مادر دارد البته با توجه به اختلاط های احتمالی و تفاوت در فراوانی این الل ها در نژاد آریا نمی توان تنها به بررسی یک یا دو مارکر اکتفا کرد بلکه دستکم 15 تا 16 مارکر مورد مقایسه قرار می گیرند.هنگام تعیین نژاد بین مارکرها اگر فرزند حتی در یک ناحیه با پدر و مادر فرضی تفاوت داشته باشد رابطه خونی  و نژادی تایید نمی شود.
برای تعیین خلوص نژاد و شناسایی این مارکرها از دستگاه توالی یاب ABI استفاده میشود در این دستگاه نمونه های DNA پس از انجام آزمایش PCR   اولیه در لوله های الکتروفورز مویینه حرکت کرده و با توجه به اندازه قطعات از هم تفکیک شده و به صوت گرافهای رایانه ای نمایش داده می شوند به این ترتیب اندازه مارکرهای ژنتیکی در اعقاب خونی و سُلاله فرضی اندازه گرفته و با یکدیگر مقایسه می شوند.
شاخص های نژادی ژنها حدود 5/1 تا 2 درصد ژنها هستند و درصد باقی مانده فعالیت خاص و شناخته شده ای ندارند اما در عین حال در همین 98 درصد تکه هایی هست که در نژادهای مختلف بسیار متفاوت است اگر تعدادی از این نواحی تکراری در چندین ناحیه مختلف با هم مقایسه شوند اطلاعاتی را نشان میدهند که بیانگر هویت نژادی و نسبت خونی نسبی به یکدیگر است. با استفاده از سلولهایی از بدن انسان اعم از پوست ، مو ، استخوان یا ارگانهای دیگر مولکول های DNAفرد را استخراج و هویت ژنتیکی آن رامی نمایند با بررسی همان نواحی می توان به تفاوت های انسانها و اختلافات نژادی  پی برد.
دموگرافی Demography  آمار  انسانی ، ساختمان جمعیت ،دخالت عوامل زیستی و شاخص های تمایز ژنتیکی FST  پایه گرفته از علوم مطالعه نژادها است. نژاد شناسی  Ethonlogy نشان از تحقیقات کیفی مطلوبی است که تا پیش از این کمتر  دیده شده است. تاریخ مدون به جا مانده پذیرفتن این موهبت الهی و طبیعی که ایرانیان آریایی نژادی برگزیده هستند  را آسان تر میکند همچنین بقایای به جا مانده از نیاکان آریایی ما در نقاط مختلف جغرافیایی در پهنه فلات ایران میتوان به یکسانی صُلبِ صفات این نژاد در زمان حاضر رسید اطلاعات حیاتی و بیولوژیکی که در پروفایل های ژنتیکی آریا از گذشته تا کنون مانده همچنین علم بیو تکنولوژی در اینکه ملت ایران ساکنان و مالکان همان سرزمینی هستند که نیاکان آنها هزاران سال پیش در آن میزیسته اند و این  همان همخونی و به عبارت دیگر خویشاوند نژادی و ژنتیکی است.
آریایی ها بر اساس سابقه تاریخی و سنجش های هوش دارای توانایی های ذهنی و بهره گیری بالای محیطی را دارند آریا ها مهارت و تسلط بالایی در ترکیب مواد تشکیل دهنده ذهنی و ساختن شکل نخستین و سپس پیچیده آن را دارند همچنین مهارت کافی در پرداخت رویدادهای مهم را دارا می باشند پیشرفت شگرف جامعه بشری مرهون استعداد های ذهنی و توانایی های بدنی ایرانیان آریایی است. آریا نژادان نخبگان و برگزیدگانی هستند که به لحاظ خدماتی که برای اعتلای تمدن و فرهنگ جامعه بشری داشته اند مورد قضاوت قرار گرفته و ارزش گذاری آنها موجب شده که برترین و عالی ترین جایگاه را در میان همه نژادها داشته باشند.
                             
       به قلم بیژن جانفشان    
                                              90/8/24                                                                 





۳۱ نظر:

  1. جهت اطلاع حضرتعالي، مسجد كبود اشاره به قبرستاني با قدمت 6000 سال در نزديكي مسجد كبود تبريز دارد

    بد نيست به جاي وقت گذاشتن بر نظريه هاي «توهم توطئه» ابتدا اندكي در مورد مكان هاي تاريخي كشور خود اطلاع كسب كنيم

    پاسخحذف
  2. ناشناس بی خرد سواد جنابعالی نزدیک به صفر است در مسجد کبود استانبول هم قبرستانی با قدمت 2000 سال پیش به جا مانده از دوره فنیقیها است مگه اشرفیان بناب جای نمونه اولیه آن را مشخص نموده است؟

    پاسخحذف
  3. درود بیژن گرامی براستی گل کاشتی.در فضای نت پر هستند مقالاتی که از آمیختگی نژادی میان ایرانیان و انیرانیان دون پایه ای چون ترک و تازی سخن می رانند.که این خود مانعی است برای رشد میهن گرایی بین جوانان.من احساس می کنم که میهن پرستان راستین به چنین مقالاتی نیاز دارند تا بتوانند در مقابل با این اندیشه های همه گیر باستند.در نظر من ما به چند مقاله مفصل نیاز داریم مانند اینکه آیا ما هنوز آریایی هستیم یا نه که باید پاسخی کوبنده به افرادی باشد تا ما را آمیزه ای از ترکان و تازیان و آریاییان میدانند که می توان در آن به شرح جدایی ژنتیکی ما از انیرانیان با استفاده از نقشه های مارکری پرداخت و همینطور به به بررسی رویدادهای تاریخی پرداخت که آیا مردان مهاجم انقدر پر شمار بوده اند که بتوانند تبار مردم ایران را دگرگون سازند یا خیر.همینطور باید خود را از غربیان جدا سازیم و بگوییم دیوانگی نازیان هیچ ربطی به ما آریاییان حقیقی ندارد چه بسا ایرانیان باستان از نژادپرست ترین افراد بودند اما در تاریخ با شکوه خود هیچ ردی از نسل کشی در نژادها نمیبینیم پس لزوما نژادپرستی فرد را وحشی بار نمی آورد.دیگر اینکه جا دارد خود را از برخی اندیشه های واهی مانند نوردیکیسم بدور سازیم.در ضمن نقشه های ژنتیکی جالبی منتشر شده که نه تنها از همگونی مردمان ایران فعلی و با دیگر مردمان آریایی مانند ارمنیان و گرجیان دارد بلکه جدایی ما از تازیان را نیز نشان میدهد.شما می توانید با دانش خوب خود چنین مقالاتی بنویسید که نیاز به آن شدیدا احساس می شود.اگر خواستید خوشحال می شوم شما را در انجام آن یاری رسانم.
    در مورد تفاوت های رفتاری هم کتاب نقش ژنها در شکل گیری شخصیت برای میهنان می توانند سودمند باشد تا بدانند رفتارهای ما نه فقط به محیط بلکه به ژنهایی که به ارث برده ایم نیز بستگی دارد
    پاینده ایران آریایی

    پاسخحذف
  4. كسري! كوه خرد و انديشه! دانشمند! قاعدتا وقتي موضوع مطالعه بر روي ژن ايرانيان از 10000 سال گذشته باشد، بين قبرستان 6000 ساله تبريز (مربوط به ايرانيان) و قبرستان 2000 ساله استانبول (مربوط به فينيقي ها)، هيچ ابلهي به سراغ قبرستان 2000 ساله استانبول نمي رود!

    البته احتمالا شما به سراغ دومي مي روي!

    پاسخحذف
  5. من موضوع گذاشته شده را خواندم. آخر این چه جعلیاتی است؟!!!. خون پاک و برتری نژاد یعنی چه؟!!!. گفتمان عقب افتاده برتری نژادی سالهاست که طبل آن از بام افتاده . البته من نمیتوانم اندیشه شما را محکوم کنم ولی وقتی این اندیشه به دیده عموم در آمد م...یتواند توسط هر انسانی به نقد کشیده شود. من فکر میکنم با این اندیشه شما نیز فرقی با پان تووورکها ندارید جه اینکه آنها نیز میگویند ما از نژاد پاک تورکهای دشت قپچاق تیمور جرار و چنگیز خونخوار و آتیلای جنایتکار هستیم و نژاد ما از همه نژادها برتر است!!!. بروید کمی مطالعه کنید و ببینید ناسیونالیسم ایرانی که زمان فردوسی معماری آن شروع شده و در زمان آخوندف و طالبوف تبریزی در عصر مشروطیت تدوین گردیده چه بوده و چه سیری را طی نموده است. ناسیونالیسم ایرانی به حق با نژاد پرستی و اندیشه آنانی که طرفدار خون پاک آریائی بودند دشمنی ورزیده و هیچ نزدیکی ندارد چون اساس آن
    بر پایه انسان و انسانگرائی و گیتیگرا بودن است . خواهشمند است اگر ایرانی بوده و دغدغه ملت ایران دارید از این گفتمان عقب افتاده و واپسگرا دست بردارید. با سپاسی بسیار

    پاسخحذف
  6. پاینده ایران
    با درود به شما نیما اریابُد گرامی
    به درستی ضرورت پرداختن به چنین موضوعاتی را عنوان کردید. با شما کاملا
    موافقم که نژاد پرستی به هیچ عنوان قرار نیست به نسل کشی و آدم کشی سقوط
    نماید بلکه فعلا در حوزه نظر به بیان حقیقت در خصوص موارد مطروحه عناصر
    برتری و تمایز نژادی می پردازد . نیما گرامی اتفاقا نژاد پرستی ایرانی از
    مهر ورز ترین انواع کنش های تباری می باشد.
    در خصوص نگارش تحقیقی مطالب دیگر با تو موافقم ( هر چند که مرا مورد محبت
    قرار دادی) من از صحبت و گفتگو با شما دوست ارجمند در این مهم بسیار خرسند می شوم به
    ایمیل من bijanjanfeshan@gmail.com پیام بده و با من در ارتباط باش.
    نظرات مخالف هم میهنان نیز به جای خود محترم و با ارزش است همانگونه که آنها حق دارند مخالفت کنند من نیز حق سکوت برایم محفوظ است.
    باسپاس

    پاسخحذف
  7. گفتمان جنابعالی با احترام بسیار به نظر بسیار عقب افتاده و واپسگرا میباشد. خواهشمند است به لینک زیر رفته و ویدیو گزارش بی بی سی را نگاه کنید. بنظر اینجانب در عین کوتاهی سخنان دکتر بناب بسیار گویا و نتیجه گیری آن نیز بسیار منطقی است. من فکر میکنم دکتر بناب در عین بی طرفی این مسئله را ثابت نموده که تمامی اقوام در حوزه فلات ایران داری نژاد نزدیک به هم و تمامی اقوام ساکن در مرزهای جغرافیائی ایران دستکم در 10000 سال گذشته داری ریشه مشترک هستند. البته اگر فردوسی را معمار ناسیونالیسم ایرانی بدانیم نیازی نیست در گوشه آزمایشگاهای ژنتیک دنبال ریشه مشترک (و یا خون پاک آریائی) برای همه هموطنانمان باشیم (گرچه خوشبختانه این نیز توسط این دانشمند ایرانی آذری اثبات شده است). در ضمن هیچ نژادی بر هیچ نژاد دیگر برتری نداشته و تاریخ مصرف گفتمان برتری نژادی آریا از سال 1945 پس از پایان جنگ دوم جهانی پس از ویرانی هزاران شهر و کشته شدن ده ها میلیون انسان بیگناه گذشته است. شاید آخرین آریائی و طرفدار خون پاک آریا همان هیتلر باشد. فردوسی بزرگ در پُرسمان "کیستی"، فرهنگ را از نژاد (گوهر) برتر می‌داند و آشکارا می‌سراید:

    چنــــــــین داد پاســـــــــخ بدو رهنمون / که فرهــــــنگ باشـــد ز گوهـــــر فزون
    که فــــــــرهنگ آرایــــــش جــــــان بوَد / ز گوهــــــر سخـــــن گفتن آســـان بوَد
    همانطور که قبلا گقتم (ببنید صفحه "بنیاد پژوهش های آذربایگان و ایران شمالی" را در فیسبوک) نژاد و خون و نیاکان جایی در هویت یک ایرانی ندارد بدیگر سخن ایرانی بودن و ناسیونالیسم ایرانی هیچ پیوندی با "نژاد" و نژاد پرستی ندارد. بسیاری از شاهان و پهلوانان ایرانی در شاهنامه حکیم طوسی' تبار از دو سو دارند و آنچه که هیچ بشمار نمی‌آید، "خون پاک" است . ایرج و برادرانش دختران "جندل" شاه یمن را بزنی می‌گیرند و بدین گونه نه تنها در رگان منوچهر، که در رگان افراسیاب نیز خون یمنی روان است. زال رودابه دختر مهراب شاه کابلی را به زنی می‌گیرد، که تبار از ضحاک ماردوش دارد، پس در رگان رستم دستان نیز، هم خون "تازی" و هم خون ایرانی روان است. سهراب میوه یک دلدادگی زودگذر میان رستم ایرانی و تهمینه تورانی است. کیکاووس سودابه دختر شاه‌هاماوران (یمن) را به زنی می‌گزیند و بیژن ایرانی با منیژه تورانی دختر افراسیاب نرد عشق می‌بازد، اسفندیار روئین تن نیز پسر گشتاسپ ایرانی و کتایون، دختر پادشاه روم است. پایان سخن اینکه کیخسرو، پادشاه آرمانی ایرانزمین و چشم و چراغ شاهنامه از پدری ایرانی (سیاوش پسر کیکاووس) و مادری تورانی (فرنگیس دختر افراسیاب) به جهان می‌آید. فردوسی در بازگوئی این داستانها نیز همچنان به خداینامه‌ها پایبند مانده است. با این همه اگر او دارای اندیشه‌ای نژادپرستانه و پایبند به خاک و خون، با برداشت واپسگرایانه آن می‌بود، می‌توانست با آن سخنوری و هنر سرایش که در او بود، مادر این پهلوانان را یا ایرانی بنامد و یا پاک بکنار بگذارد و از آنان یادی نکند.با سپاس بیکران http://www.bbc.co.uk/persian/science/2011/11/111113_l42_vid_ir_genetic.shtml

    پاسخحذف
  8. آقا این چرندیات ضد بشری رو پاک کن و بزار جواب حرفهای بی معنی بناب را اندیشمندان مطلع پاسخ دهند که دادند. تو آبروی همه را بردی با این کارات

    پاسخحذف
  9. واقعا از نوشته هایت متوجه شدم اطلاعات شما همان تعصب شماست. بروید کمی مطالعه در احوال بزرگان این سرزمین انجام دهید و اینقدر مایه مضحکه همه نشوید. شما قبل از اینکه فکر بکنید مینویسید و این برای آینده خود شما نیز خطرناک است

    پاسخحذف
  10. متاسفم برات که هنوز اندر خم کوچه نژاد و قوم و قبیله ای. خیلی کم تو ایران و خارج از ایران برای ایرانی ها بدبختی هست حالا چهار تا نازیست هم بیان بگن ما نژادمون برتر از بقیه است.

    پاسخحذف
  11. یک مقاله از شما دریافت کردم با محتوای نژاد پرستی آریایی. شما یک جوان بی تجربه زندگی هستید. کمی بیشتر تاریخ کشورتان را بخوانید. سنگ نوشته هایی که در اطراف و اکناف وجود دارد نوشته اند که هنگامی که شهری یا کشوری را تسخیر میکردند از سر مردان و پسران و یا چشمان آنها تپه میساختند. مغولها نیشابور را با خاک یکسان کرده روی آن گندم کشت کردند. اسکندر و اعراب و مغولها این سرزمین را تسخیر کردند و در این تسخیر مادران ما را حسابی زحمت دادند. بروید جلوی آینه به چهره خودتان بهتر بنگرید. رنگ مو و گردی صورت شما یادگار پدران مغول و عرب شماست. رنگ چهره تان که به سبزه میزند نیز به پدر عرب تان رفته. این همه سید در ایران از کجا آمده اند؟ چه بسا بسیاری از ما که سید هستیم و خودمان خبر نداریم. فردوسی البته در شاهنامه از تاریخ پیشدادیان افسانه ای شعر بافته اما تاریخ در مقابل حامله شدن مادران ما از پدران مغول، عرب و یونانی مان سکوت کرده است. اما ما چرا سکوت کنیم و چه جای خجالت؟ ما هم هنگامی که یونان و مصر و شمال خراسان تا مرز چین را گرفتیم مادران آنها را زحمت دادیم و تخم مان را پراکندیم. از آن نژاد آریایی شما تنها در کوههای دور از دسترس پشتونستان افغانستان و برخی ایلهای کوچ کننده که توان فرار از دست مهاجمین داشتند میشود نشان گرفت. آنها چشمهای سبز و آبی و موهای روشن دارند. برای درک میزان آریایی بودن تان یک توک پا تشیف بیارید به سوئد یا آلمان و با نژادپرستان واقعی روبرو شوید و به آنها بگویید که شما هم آریایی هستید. صدای خنده تمسخرشان شما را کر خواهد کرد. قوطی های آبجوی شان را روی سرتان خالی خواهند کرد و ... را در می آورند و به شما خواهند شاشید. اینقدر نژاد نژاد نکن جوان. از نظر آریایی های واقعی اروپایی تو یک میمونی بیش نیستی. این افکار را هیتلر در مغز رضاشاه کرد تا اهداف نظامی اش را در ایران پیش ببرد و چند نفر ساده لوح مثل تو در آن زمان این یاوه ها را باور کردند. بجای این یاوه ها برو به دنبال علم واقعی. در جهان امروز، حتا در اروپا و آمریکا نیز نژاد پرستان را کسی آدم حساب نمی کند. واقعا میگویم باید با آنها برخورد کنی. یک مشت عقبمانده عقده ای بیش نیستند که نه از تحصیلات برخورداند و نه کلاس دارند. تو هم میخواهی از همانها باشی.. بفرما!

    پاسخحذف
  12. افرادی مثل شما هستند که باعث میشند یه عده جوان احمق بیسواد با شعار هارای هارای من ترکم و با شعارهای نژاد پرستی بر ضد اقوام دیگر ایرانی خواهان جدائی از این سرزمین عزیز هستند. بس کنید دوره نژاد و نژادپرستی گذشته است.

    پاسخحذف
  13. بچه کونی حیا کن مملکت رها کن -- کیر تون کون تغارت

    پاسخحذف
  14. گوسفند و بزغاله نادان تو ملت ایران گیر آوردی و میخواهی با این چرندیات یک غرور کاذب بدهی. مردم گول حرفهایت را نمی خورتد کوسقول خان

    پاسخحذف
  15. من واقعا از مقاله زیبای شما لذت بردم!. معلوم است تحقیقات وسیعی را بکار بستی تا اینچنین مقاله با ارزشی را نگارش فرمائید!.
    آقا خواهش میکنم بس کنید و اینقدر به شعور مردم اهانت نکنید. همه انسانها با هم برابر و هیچ نژادی بر نژاد دیگر برتری ندارد مگر در علم و فرهنگ و دانائی. آیا این نژاد آریائی به قول شما برتری خاص فرهنگی علمی و یا حتی به لحاظ فیزیک بدنی نسبت به بقیه انسانها دارد که اینچنین از برتری این نژاد صحبت میکنید؟

    پاسخحذف
  16. اگر ایرانیان آریائی باشند توی مشنگ و گوسفند . بزغال قیافه ات به ترکهای ازبک میاد نه ایرانیان. خاک تو اون سر خرت!!!

    پاسخحذف
  17. کیر همه هم نژادان پاکت! برود تو کون توی احمق

    پاسخحذف
  18. دوستان عزیز در شان یک ایرانی نیست که بیان یک نظر را با فحاشی و هتاکی پاسخ دهد. ما انسانها فکر و زبان داریم و با آن میتوانیم بیاندیشیم و بیان کنیم پس آیا نیازی به اهانت و و فحاشی است؟

    پاسخحذف
  19. آقای ناشناس که ادای آدمهای با فرهنگ را درمی آوری. ببین این آقا چه اهانتهائی به همه مردم ایران و جهان کرده است در این مقاله خودش بعد حرف بزن. اگر ایرانیها این بچه را ادب نکنند همه مردم ایران را به جان هم میاندازد پس لطفا خاموش شوید.
    لطفا همه با هم کیر تو کون نژادپرست کونی

    پاسخحذف
  20. من هم میگم صحیح است. کیر تو کون نژادپرست کونی

    پاسخحذف
  21. این فحشها نشانه چه است؟

    پاسخحذف
  22. ((شجاعت آیین ماست))!!!
    من سابقه مبارزاتی شما را خواندم!!!. واقعا مجاهدتهای بسیاری نمودی!!!. مرد حسابی تو دوبار دستگیری کوتاه و آزادی آن را میگذاری شجاعت؟! اگر فردا این پان تورکها و تجزیه طلبان بخواهند ایران را تجزیه کنند همینطوری مبارزه میکنی و بعد از دوبار دستگیری از کشور فرار میکنی؟!!!. من هزاران نفر را میتونم اسمشان را بیارم که در زندانهای ج.ا. شکنجه های سنگین شدند و هرگز نمی آیند با عنوان کردن آن منت بر مردمشان بگذارند. خانواده هائی را از بستگان نزدیک خودم هستند که از 2 نفر تا چهار پسرشان توسط این رژیم بیهوده با برچسبهای طرفداری از یک گروه اعدام شدند پس اگر تو شجاع هستی آنها چه هستند؟!من از خودم ذکری به میان نمی آورم که شاید شما احساس شرم کنید. در ضمن این مذخرفات ضد بشری را بردارید که به نظر می آید حال همه ملت ایران از آن به هم میخورد.

    پاسخحذف
  23. پاینده ایران
    هم میهن ناشناس
    از ادب و نزاکت و کینه کشی شما مسقفاد میگردد که از هم مسلکان سابق من هستید . دوست گرامی کمی دقت کن در ژرفای جملات و اجازه نده کینه و عصابانیت خردت را زایل نماید (( شجاعت آییین ماست)) ما یعنی جمعی از مردم اگر شما خود را جزو آن نمی دانید پس دایره شعار من به اندازه یک نفر یعنی تو کوچکتر میشود . دوست عزیز، من از کشورم ایران بیرون نرفته ام چگونه شما فکر میکنید من از ایران فرار کرده و یا در آینده فرار میکنم؟من معتقدم (( در وطن باید از وطن گفت)) . هموند علاقه سابق من زندان نه برای کسی نان و آب دارد و نه آن را تطهیر میکند چرا که زندان خزینه نیست اما به یقین پاداش آزادی خواهان و میهن پرستان نیز نیست . من از این عنوان نه ترفه ای بسته ام و نه منتی بر سر شما و سایر هم وطنانم دارم انجام وظیفه ای بوده که انجام شده و یا شاید در اینده نیز تکرار شود ، این تنها بخشی از زندگی من است که در اتو بیوگرافی خود آن را ذکر نموده ام . دوست من تو با عنوان ناشناس از نام بردن جمهوری اسلامی و بر شمردن و منتسب نمودن جنایاتش پرهیز میکنی این خود گویای شجاعت توست زندانهای (( ج.ا)).
    اتفاقا من از شما میخواهم از خود ذکری به میان آوری تا نام، نام آورتان را من نیز بدانم و به شرح دلاوری های شما افتخار کنم .
    در تعجبم که شما مدعی قوه قضاییه هستید که چرا مرا بیش از آن در زندان نگه نداشته و عقوبت ننموده وه که بوی حقوق بشرتان و عِرق تشکیلاتی تان خفه کننده است .
    دوست من زعیم سازمان متبوع جنابعالی + سایر جوانان نیکوسرشت آن محفل جز 2 مورد آیا محنت سالها زندان را کشیده اید که چنین رخ نمایی میکنید؟ یا شما نیز بازداشت 1 روزه 2 روزه و بعضا چند ساعته داشته اید و ذکر آن را مایه شرمساری خود میدانی.( هر چند آرزو دارم که هرگز شما و دوستانتان و هیچ کدام از مردم کشور به خاطر ابراز عقیده و نظرشان در کُنده و زنجیر و زندان اسیر نباشند)
    این توهین های وقیحانه کامنتهای بالا را نیز با به میان کشیدن ترک و پان ترک خلط نفرمایید که هم من میدانم و هم شما و هم خدا که فقط و فقط کار جنابعالی و همپالکی های شما است آنها را حذف نخواهم نمود تا ادب و نزاکت خانوادگی ابواب جمعیتان بیشتر نمایش دهید و منتظرم بلکه شوالیه های اروپا نشین آن عزیز سابق کی به صدا در میایند و از یک هموند و همقطار خود دفاع میکنند.
    دوست گرامی آن (( مزخرفات ضد بشری )) را شما به خود نگیر خطاب من در آن پژوهش هر که باشد شما نیستید. و چه خوش میخواهید حقوق بشر را و ازادی بیان را پس از رژیم آخوندها در ایران پایه بریزید شما ای که امروز چون من نه دستی و نه بستی در قدرت دارید میخواهی دهان مرا ببندی وای به روزی که به قدرت برسی حتما مغز مرا میترکانی.
    من ایستادهام به راه نژآد آریا اگر آسمان خم شد_ ایستاده ام اگر دهر همه سعدبن ابی وقاص شد.
    به هر روی از اینکه به تارنگار من سر میزنی خوشحالم. اگر سخنی دیگر بود با هویت واقعی و نه مستعار در خدمت شمایم.
    شاد باش و بدون کینه
    پاینده ایران

    پاسخحذف
  24. دوست عزیز من اصلا دنبال قدرت نبودم و نیستم و خانواده ای که من ذکر کردم از طرفداران سازمان مجاهدین خلق که هم اکنون گروهی مزدور و واپس گرا است و همچنین فدائی خلق اقلیت بودند اما آن انسانها که شکنجه و کشته شدند در فکر ملت و کشور بودند با این سازمانهای حاضر نمیشه مقایسه کرد. خود من و برادرم طرفدار جبهه ملی بودیم ولی نه این جبهه ملی حال حاضر و حالا هم طرفدار ملت ایرانم بدون هیچ گرایش به یک حزب خاص و در بزرگداشت مصدق در احمد آباد دستگیر شدم. چند بار هم بدلیل عضو خانواده سیاسی بودن و اعتراض به جنایات ج.اسلامی دستگیر و شدیدا شکنجه شدم و تا مرز اعدام رفتم. در ضمن من خواستم اسمم را وارد کنم ولی سایت شما این اجازه را به من نداد. من اصلا قصد جسارت به شما را نداشتم و اگر چنین برداشتی نمودی من عذر میخام.
    یک نکته را در نطر بگیرید. اگر ما میخاهیم یک ملت واحد و کشوری داشته باشیم که همه به آن عشق بورزیم باید انسانی فکر کنیم و ایران را برای همه مردمش جدای از زبان - نژاد-دین. این مسجل است که اعتقاد داشتن به برتری نژادی یا هرگونه برتری دیگر مثل زبان و دین باعث دوری انسانها از هم میشه. این ایده برتری نژادی در زمان حاضر یک فکر شکست خورده است. من هم مثل بعضی از کسانی که مودبانه کامنت گذاشتند اعتقاد دارم انسانها با هم برابر هستند و ما باید برای وصل کردن باشیم نه برای جداسازی آنها. در یک ایران دمکراتیک باید برای همه ما جا برای اظهار نظر باشد البته من عقیده ام این است که کسی با نظراتش ایجاد نفرت بین اقوام ایرانی بکند باید باهاش برخورد بشه و دامنه این برخورد را مجلس ملی که در یک پروسه دمکراتیک بوسیله ملت ایران تعیین میشه باید مشخص کند. در آلمان و خیلی از کشورهای آزاد با گروههای نفرت پراکن نیو نازی برخورد میشود. اگر هر کس بیاید بگوبد نژاد من-مذهب من زبان من از همه چیز بالاتر است و این را بخواهد با زور و ایجاد بلوا به هم دیکته بکند دمکراسی شکست خواهد خورد. دمکراسی نوپای آلمان دهه سی میلادی توسط هیتلر و گروههای بسیجی اون که اسمش پیراهن قهوه ای یا اس آ بودند به شکست کشید.عقیده ام این است حزب پان ایرانیست (مثل اس آ) و جدائی خواهان ترک گرا و بعضی از کردهای جدائی خواه با اعمالشان خاسته یا ناخاسته دشمن مردم و کشور ایران هستند. من نگفتم از عقیده شما دست بردارید ولی قبل از اینکه این عقیده را جائی چاپ کنید به عنوان برادر بزرگتر خاهش میکنم نگاه کنید که آیا چاپ آن به ضرر مردم ایران است یا نه؟ زنده باد ایران زنده باد ملت ایران

    پاسخحذف
  25. در ضمن دوست عزیز آن فحشها که شما میگیید که از من و همپالگیهام است درست نیست و من کینه ای از شما نداشته وندارم. من اصلا چه آشنائی باهات دارم. من از این گفته شما بسیار ناراحت شدم.

    پاسخحذف
  26. هم میهن گرامی
    تغییر ادبیات شما نشانه ای از رویکرد مفاهمه محور است که جامعه سیاسی ایران سخت به آن نیازمند می باشد. می توانستید نام مبارک را در ذیل نوشتار بنویسید .
    دوست گرامی مقاله مذکور را اگر با دقت مطالعه نمایید متوجه می شوید که جز پژوهشی علمی که به جرات می توان گفت در نوع خود بی نظیر است و منبعث از نظرات و آراء اینجانب می باشد فاقد اعلام نفرت از سایر نژادهای انسانی است. اساسا گروهای نفرت(Hate Groups) ریشه ای در جامعه متمدن ایران ندارند مگر واکنشی باشد به جور و جنایات یک یا چند کشور متخاصم در زمانهای خاص خود.
    یکی از آفات تفکر و نقد، پیش داوری و انطباق نادرست مفهوم نژاد گرایی در ایران با سایر کشور ها است . اندیشه وری نژادی در ایران چه ارتباطی با عملکرد نازیهای آلمان دارد این مقایسه مع الفارق نادرست و پی پایه است.جمهوری وایمار بنا به نظر همه صاحب نظران دموکراسی نارس وسست و ضعیفی بود که هر آیینه امکان نابودی آن توسط حزب کمونیست آلمان و بلشویکهای تحت امر استالین میرفت (سالها پیش از به قدرت رسین آدولف هیتلر روزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنخت در کودتایی قصد نابودی جمهوری وایمار را داشتند) .
    هرگز در تاریخ معاصر ایران این اندیشه در مصدر قدرت سیاسی وحتی گستره اجتماعی نبوده است که جنابعالی پیش فرض جنایت و نفرت را بنمایه نتیجه گیری خود در خصوص ژنوسید ایرانی می نمایید.
    آزادی اسکناس نیست که آن را خورد کنید و تقسیم نمایید اگر ازادی بیان ضرورت اجتماعی است برای همه باید باشد برای من و شما و دیگران سهم اندیشه وران نژادی طی ده های سال از زمان شهید محسن جهانسوز تا کنون نقض گردیده است.
    در خصوص حزب پان ایرانیست بیان نظر کردی که ارتباطش را با این مقاله و سایر پست های قبلی این تارنگار در نیافتم. در هر دو جناح حزب پان ایرانیست هم انسانهای نیکویی هستند که با کوشندگی سعی در بسط نظراتشان در جامعه را دارند.
    شما میبایست به همه اراء و نظرات بر مبنای به رسمیت شناخته شده تکثر احترام بگذارید.
    به هر روی خرسندم از این گفتگو شادباشید
    عزت افزون

    پاسخحذف
  27. با آرزوی شادی برای شما من نمیخام این بحث رو ادامه بدم و اینکه میفرمائید شما میبایست به همه آراء و نظرات بر مبنای به رسمیت شناخته شده تکثر احترام بگذارید. همه باید به عقاید هم احترام بزارند ولی تا مادامی که این عقیده مخل امنیت و آزادی اجتماع و شئونات انسان نباشه. طرفداران هیتلر عقیده داشتند نژادشان از همه برتره و اتفاقا دکتر روزمبرگ تحقیقات بسیاری کرد و جمجمه انسانها را بعد از کشتنشان جمع اوری میکرد و با مقایسه و استدلالهای علمی به همه نشون میدادکه نژاد آریایی از همه برتره و باید همه برتری این نژاد رو قبول کنند و برده اش بشند خوب نتیجه اش هم دیدیم. خوب این یه عقیده بوده و اتفاقا خیلی هم فلسفه پشتش بوده. آیا باید بهش احترام گذاشت؟.
    بیاییم ایران خودمان آخوندا میگند شیعه پاک علوی از همه دینا بالاتره و هرچه شیعه بدی کنه به حساب سنی میره و هر چه سنی خوبی بکنه به حساب شیعه نوشته میشه و باید هرچه سنی و دیگر مذهبها هستند باید کشته بشند یا از ایران اخراج بشند. و حقوق شیعه ها باید از همه بالاتر باشه چون خون شیعه پاکه و خون دیگران کثیف . اینم یه نظری و رای است آیا باید بهش احترام گزاشت؟
    خمینی میگفت تمام شاهان حتی کوروش و داریوش و... جنایتکار بودند و فقط ما هستیم که عادلیم آیا باید به این نظر احترام گزاشت؟
    پان ترکا میگند باید ایران رو تجزیه کنیم و فارسا را از همه مناطق آذربایجان اخراج کنیم. خوب اینم یه نظری است و اتفاقا یک سری تاریخ ساز دارند که بهشون خط میدند و براشون فلسفه میسازند. آیا باید به این نظر احترام گزاشت؟

    هموطن عزیزم. با بعضی از عقیده ها نه تنها نباید احترام گزاشت باید باهاش جنگید.این جنگیدن رو نباست هر شخصی سرخود انجام بده بلکه وظیفه مجلس ملی و قانون اساسی بر آمده از رای آزادانه ملته که باهاش مبارزه کنه. امروزه هیچکی توی کشورهای آزاد نمیتونه حرف نژاد پرستی بزنه. اگه این برخورد ازش سر بزنه باید با قانون طرف بشه و معلوم نیست که چه عواقبی براش داشته باشه. پس اینطوری نیست که به هر عقیده ای بگیم تکثر آرا و بهش احترام بزاریم.

    زند باشی
    حمید رسام دولت آبادی

    پاسخحذف
  28. آقای حمید رسام دولت آبادی!!
    چون شالوده سخنان شما مبنا مدار نیست و صرفا اظهار نظر احساسی است من نیز مایل به ادامه این بحث!!! نیستم.
    (( آن شتر مُرد و حاجی آسوده شد)) دوست گرامی نزدیک به 67 سال از مرگ ادولف هیتلر و نابودی حزب نازی میگذردآقا جان کوتاه بیاید از آن جنازه چه کسی از هیتلر گفته و کجای پژوهش فوق تایید نظرات پروفسور آلفرد روزنبرگ بوده. تا هر چی می شنوید توهم میزنید العان یه اس اس دیگه به وجود می آید.
    فرنولوژی یک علمه بس کنید این آنتی ساینتیسم رو همانطور که در مقاله آورده شد این ادعا امروزه نه تنها از روی جمجمه شناسی بلکه از روی مارکرهای ژنتیکی قابلبت اثبات دارد.
    راسیست نوع ایرانی که واضع آن اینجانب است قائم به ذات است نه ملهم از اندیشه های ناسیونال سوسیالیستهای قرن گذشته.
    هم میهن ارجمند کمی دایره مطالعات خود را افزایش بده و با چشم بسته مشت پرانی نکن مذهب شیعه نه به مثابه یک دین ( آنگونه که شما گفتید ) بلکه با کارکردی مذهبی سعی در برابری طلبی انسانها دارد اتفاقا این برابری خواهی جنابعالی نه برخاسته از مطالعات آنتی راسیستی ولیبرالیسم است بلکه ملهم از آموزه های رایج مذهبی شیعه در جامعه و مدارس است حتی اگر خود جنابعالی اشرافی بر ان نداشته باشید . کتابهای 4 گانه فقه شیعه (کافی،فقیه،تهذیب و استبصار ) مطالعه نمایید ببینید کجای ان ردیه ای بر مذهب سنی و برتری مذهب شیعه است اتفاقا شیعه از برابر طلب ترین مذاهب دنیا است .
    جای تعجب است که برخی هم وطنان ما به جای عزتمندی با شندین والای گوهر و نژادشان براشفته می شوند و گارد میگیرند. دوست گرامی این سخن من به شما مربوط نمی شود شما به خود نگیر تو جزو نژاد برتر نمی باشی پس لطفا انقدر تنفر از خود را در جامعه بسط نده به واقع برخی از دوستان (( از خود متنفرند)).
    هیچ ارگان مقننه و هیچ قانونی حق پایمال کردن ازادی های عقیدتی و بیانی را ندارد ازادی آزادیست نه شما و نه حزب شما و نه هیچ کسی و ناکس دیگری هم حق پایمال نمودن ازادی بیان و عقیده را ندارد .
    متاسفم که هنوز هیچی نشده سعی در نابودی اراء مخالف خود را دارید .
    عزت افزون

    پاسخحذف
  29. جناب بیزن عزیز اگر داقعا نژاد آریا با هوش ترین نژاد ها هست چرا بیش از هزار وپانصد سال است یوغ عرب ها را در گردن دارد؟ و خود تان همین الآن از دست عرب گرا ها از کشور تان متوار ی شده اید؟

    پاسخحذف
  30. توهم ایرانی پایانی نداره ! با این نژادپرستی افراطی غیرازجنگ داخلی و نابودی کل ایران نتیجه دیگری کسب نخواهد شد

    پاسخحذف
  31. عجب مخ هایی پیدا می شه تو ایران ! دنیا بفکر پیشرفت و رفاهه مال ما دنبال استخوان های مرده هاست !!!

    پاسخحذف