۱۳۹۰ اسفند ۱۷, چهارشنبه

وحدت عمل


پیرامون نوشته (( جبهه ملی فقط یک خاطره سیاسی است ))

اندیشه وران و کنشگران جریان ناسیونالیسم ایران در کلیت آن تا کنون برای کسب پشتیبانی عمومی و به نحو فزاینده ای برای موجودیت خود مبارزه نموده اند . تمام  تلاش این جریان بر این بوده  که در فراخوان برای تغییرات بنیادین با حفظ و صیانت از یکپارچگی سرزمینی برای تشکیل حاکمیت ملی پیشگام باشند در عین حال گروههای منقسم از آن کلیت حاضر به پذیرش سیادت یک گروه  و نحله  دیگر بر خود به دلیل سرشت ملی و مستقل  نبوده اند.
تحلیل رفتار شناسی احزاب و گروههای ملی در مواجه با یکدیگر پیچیدگی همراه با سنجیدگی زیادی را می طلبد .
این برخورد شکلی نه از تعارضات ایدئولوژیکی  بن مایه گرفته است و نه از ساختارهای حزبی و جبهه ای پایوری یافته است بلکه صرفا  منویات فردی ومحفوظات شخصی در سیستم مدیریتی و یا کادرها عرصه ی بروز یافته است. شاهدیم که خاطره گرایان با حس نوستالژیک بسیار قوی در دوسویه ی جریان ملی شدن صنعت نفت از بیش از نیم قرن پیش تا کنون بر سر منازعه ناتمام حق خواهی یکجانبه و کین خواهی یکطرفه بر طبل افتراق می کوبند در این میانه رگه های شدید انگاره های مذهبی نظیر قضیه فدک در قالب قرن بیستمی چون 28 امرداد کسوتی دیگر پوشیده است  که هر از چند گاه  آن زخم کهنه دهان باز میکند و به نحوی از انحا به تکرار مکررات می پردازد و در گاه آتش بس یک یا چند طرفه وبلاگی بی نام و یا نامدار از طرف دستگاه تفرقه انتریک شده و با به میان کشیدن موضوعی نا مرتبط با چاشنی فحاشی و توهین به بزرگان ملی ایران که تشکیلات مربوطه خود را پیرو و وامدار نام شهیر آن گرامی می دانند برآتش اختلافات می دمد.
می توان خصلتهای  مشترکِ گروههای ایرانخواه را بطور بسیار فشرده چنین عنوان کرد:
حزب پان ایرانیست در پاسخ به ضرورت تاریخ به وجود آمده  است پیداش این گروه ریشه در مقاومت در برابر اشغالگران داشته و در جریان روزمره و از تولید بازمانده اپوزانی که نه جایگاه خود را می شناسند و نه وظیفه تاریخیشان را و با انتظار نابجایی که از حزب پان ایرانیست دارند خواستار آنند که در محدوده ارتفاع آن ها پرواز کند ولی غافل از این که حزب پان ایرانیست خود را از ارتفاع مدعیان روزمره و زمینگیر شده برکشیده و گستره نگاه به فلات ایران را ژرف تر و هم بسیار وسیع تر از دیگران رسانده است.
جبهه ملی ایران یک واقعیت تاریخی و یک پویش امروزی درفراز پیمایی سپهر سیاسی ایران است پیدایش جبهه ملی ریشه در مقاومت در برابر استعمارگران داشته و خصلت متکثر آن به مامن امنی برای نسلهای متمادی فعالین سیاسی تبدیل گشته است جبهه ملی با عنایت بر خط اعتدال بر سَبیل صداقت پیش رفته و از این طریق  برداشتی  فاخر از اندیشه ملی گرایی ایران را به جامعه سیاسی عرضه داشته است.
اما مولفه های وحدت میان جبهه ملی ایران و حزب پان ایرانیست محورهای آزادیخواهانه می باشد که سرچشمه آن از اصول بنیادین هر دوی تشکیلات است ، اصولی نظیر :
1.     مقاومت در برابر استعمار و استبداد
2.      حفظ کیان ملی  ویکپارچگی سرزمینی
3.     حاکمیت ملت
4.     سکولاریسم
با توجه به چهار رکن فوق و با عنایت به صفات مشترک بیان شده وحدت در عمل میان این دو گروه سیاسی و باسابقه درخشان می بایست مورد توجه ویژه قرار گیرد شاید عدم انطباق در حوزه نظر امری طبیعی در عالم سیاست باشد اما وحدت در عمل با احترام به استقلال تشکیلاتی وبه لحاظ محتوایی قابلیت اجرا  و به نوعی ضرورت زمانه ما می باشد. بدون دچار شدن به توهم خوشبینی این امر امکان پذیر است صِرف اظهار نظر محترمانه اشخاص حقیقی که به صفت شخصی ابراز نظر کارشناسی  در خصوص موارد حساسیت برانگیز مینمایند که این امر با رعایت اصل آزادی بیان   می تواند بحث و تبادل نظری زنده و پرباری را در پی داشته باشد و بدون اینکه عاملی شود بر قطب بندی یک طیف همسو . در این حالت این ستیزه جویی بی مورد بر سر مسایلی که مدعیان آن هیچ نقشی دربه وجود آمدنش نداشته اند لاینحل باقی نمی ماند واز این طریق  نقشی ویرانگر نخواهد پذیرفت.
تنظیم مناسبات میان تشکیلاتی در اقدامی متقابل می تواند به ایجاد فضای مفاهمه محور منجر شود و از کدورتهای کهنه، دسته کم در میان کنشگران جوان این دو تشکیلات بکاهد و با این رویه سیاستی را که مناسب با وحدت عمل است را مشخص و اعمال نماید .
 مقدمتا پیشنهاد می شود در این راستا چونان احزاب حرفه ای و مترقی چند عملِ مَنشی انجام پذیرد:
الف- تعیین نماینده رسمی در جلسات عمومی و مرکزی طرفین.
ب-  تنهامطالب ارگان رسمی تشکیلات ملاک تعیین رویکرد قرار گیرد.
ج- دعوت از مسوولین و رهبران طرفین در مناسبتهای تشکیلاتی .
در حقیقت هر چقدر که مراوده  صمیمانه و دیدار چهره به چهره بیشتر شود بار سوء تفاهم های ایجادی و یا واکنش های تند و عجولانه کم اثرتر خواهد گردید و با وحدت عمل که تعیین و بسط مصادیقش خود شرح دیگری می طلبد به یک منطق مشترک و جهتی همسو در صفی واحد به سمت برقراری آزادی  ملی و عدالت اجتماعی برسیم.
به قلم بیژن جانفشان




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر