۱۳۸۹ اسفند ۲۳, دوشنبه

تارنگار بیژن جانفشان افتتاح شد

  تارنگار بیژن جانفشان در سالروز شهادت محسن جهانسوز(بنیانگذار نخستین حزب نژاد پرست ایران) به طور رسمی افتتاح گردید، در پی سانسور شدید و سیستماتیک  اندیشه های ناسیونالیستی در نشریات و سایت های مدعی آزادی  بیان ، تصمیم  گرفتم   در این گاه حساس که رستاخیز ملت بزرگ ایران برای رهایی و آزادی می باشد  رسانه ای که منعکس کننده افکار و عقاید و مقالات و گزارشاتم می باشد راه اندازی کنم، از تمامی دوستان و یاران و همفکران می خواهم در معرفی این تارنگار مرا یاری نمایند چرا که  دستگاه سانسور حاکمیت به محض راه اندازی این تارنگار اقدام به فیلتر کردن آن نمود که البته اقدامی مذبوحانه  بود .

((حماسه پاینده ایران))
جهانسوز
سوز گداز   سوز عشق   سوز دل
حسن جهان       محسن جهانسوز
سخنت چه ژرف          گوشها چه کر
کردارت چه سخت      چشمها چه کور
کلامت چه آشنا          مزارت چه گمنام
در آن فصل دل آنگیز     ای جهانسوز
در آن صبح دل آرای        ای جهانسوز
آن سحرگاه جانگیر       ای جهانسوز
قدمهایت چه محکم         ای جهانسوز
لبانت چه خندان            ای جهانسوز
چشمانت پر فروغ        ای جهانسوز
افقهایت بلند است         ای جهانسوز
باقدمهای نه لرزان که محکم       با اندامی نه سست که افراشته
با نگاهی نه سرد که افروخته
به سوی جوخه اعدام می رفتی ای جهانسوز 
که خونت پر  بهاء بود       که ایرانت جاودان بود    ای جهانسوز
که فریادت کلامت
راهت مستدام است ای جهانسوز
که در لحظه اعدام  فریادت پر توان بود که گفتی 
پاینده  ایران   زنده باد  ایران     پاینده ایران

این شعر  سالها پیش  در قالب شعر سپید سروده شده که امروز بدون هیچ  تغییری در اینجا آورده شد. در خصوص زندگی آن مرد بزرگ و سایر هم اندیشانش کتابی در دست نگارش دارم که در آینده به طبع خواهد رسید.

محسن جهانسوز افسری میهن پرست  و بنیانگذار نخستین حزب نژاد پرست ایران و نویسنده و مترجمی چیره دست بود از آثار او می توان به کتاب (( خون بهاء)) ((ایران جاوید)) اشاره کرد. محسن جهانسوز به جرم میهن پرستی در ظهر 1318/12/22 به ناحق اعدام شد.در نامه دادستانی به نخست وزیری آمده  بود که پیش از مراسم اعدام و به هنگام اصابت تیرها به سینه اش او پی در پی فریاد زنده باد ایران سر میداده است.


۳ نظر:

  1. آخه مرتیکه شما اصلا بویی از انسانیت برده اید با اون دوست آدم فروشتان(دکتر سید علی موسوی )که خودش را از نوادگان عرب ها می دانذ.تا کی میخواهید به این وطن فروشی وآدم فروشی خود ادامه بدهید؟اینو بدانید که بعد از سرنگونی حکومت دیکتاتوری خامنه ای فرزندان این سرزمین هیجگاه نخواهند گذاشت که شما آب خوش بنوشید وباید در دادگاه مردمی جوابگو باشید.
    لعنت برشما که با نام ایران دارید بازی میکنید

    پاسخحذف
  2. آقا سورنا !؟!
    اتهامات بی پایه و اساس شما مبنی بر وطن فروشی و آدم فروشی قیاس به نفس است ژستِ وکیل فرزندان این سرزمین را به خود نگیر که ردایی است سخت گشاد برای شما.وحشت خود را از دادگاه متبادر به ذهن من ننمایدکه برایم مایه خنده گردید من در بیدادگاه های حاکمیت فرقه ای بیان حق کرده ام حال مرا به آینده محال در دادگاه ذهنی خودت حواله می دهی؟؟
    از شخصی نام برده اید که ایشان نه در این تارنگار نوشتاری دارند و نه مرتبط با عقده گشایی جنابعالی.

    پاسخحذف
  3. یک مقاله از شما دریافت کردم با محتوای نژاد پرستی آریایی. شما یک جوان بی تجربه زندگی هستید. کمی بیشتر تاریخ کشورتان را بخوانید. سنگ نوشته هایی که در اطراف و اکناف وجود دارد نوشته اند که هنگامی که شهری یا کشوری را تسخیر میکردند از سر مردان و پسران و یا چشمان آنها تپه میساختند. مغولها نیشابور را با خاک یکسان کرده روی آن گندم کشت کردند. اسکندر و اعراب و مغولها این سرزمین را تسخیر کردند و در این تسخیر مادران ما را حسابی زحمت دادند. بروید جلوی آینه به چهره خودتان بهتر بنگرید. رنگ مو و گردی صورت شما یادگار پدران مغول و عرب شماست. رنگ چهره تان که به سبزه میزند نیز به پدر عرب تان رفته. این همه سید در ایران از کجا آمده اند؟ چه بسا بسیاری از ما که سید هستیم و خودمان خبر نداریم. فردوسی البته در شاهنامه از تاریخ پیشدادیان افسانه ای شعر بافته اما تاریخ در مقابل حامله شدن مادران ما از پدران مغول، عرب و یونانی مان سکوت کرده است. اما ما چرا سکوت کنیم و چه جای خجالت؟ ما هم هنگامی که یونان و مصر و شمال خراسان تا مرز چین را گرفتیم مادران آنها را زحمت دادیم و تخم مان را پراکندیم. از آن نژاد آریایی شما تنها در کوههای دور از دسترس پشتونستان افغانستان و برخی ایلهای کوچ کننده که توان فرار از دست مهاجمین داشتند میشود نشان گرفت. آنها چشمهای سبز و آبی و موهای روشن دارند. برای درک میزان آریایی بودن تان یک توک پا تشیف بیارید به سوئد یا آلمان و با نژادپرستان واقعی روبرو شوید و به آنها بگویید که شما هم آریایی هستید. صدای خنده تمسخرشان شما را کر خواهد کرد. قوطی های آبجوی شان را روی سرتان خالی خواهند کرد و ... را در می آورند و به شما خواهند شاشید. اینقدر نژاد نژاد نکن جوان. از نظر آریایی های واقعی اروپایی تو یک میمونی بیش نیستی. این افکار را هیتلر در مغز رضاشاه کرد تا اهداف نظامی اش را در ایران پیش ببرد و چند نفر ساده لوح مثل تو در آن زمان این یاوه ها را باور کردند. بجای این یاوه ها برو به دنبال علم واقعی. در جهان امروز، حتا در اروپا و آمریکا نیز نژاد پرستان را کسی آدم حساب نمی کند. واقعا میگویم باید با آنها برخورد کنی. یک مشت عقبمانده عقده ای بیش نیستند که نه از تحصیلات برخورداند و نه کلاس دارند. تو هم میخواهی از همانها باشی.. بفرما!

    پاسخحذف