((عرب از گرسنگی به فریاد می آید و ایرانی از سیری پس اگر می خواهی بر ایرانیان حکومت کنی آنها را جاهل و گرسنه نگهدار)) - سیاست همه ی استعمارگران و مستبدان
طرح هدفمند کردن یارانه ها در آینده ی نزدیک به طرح هولناک حذف یارانه ها منجر خواهد شد که پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن تاثیرش را در دراز مدت بر روی حوزه های سیاست خواهد گذاشت چراکه در کشور ما مشکلات اقتصادی راه حل سیاسی دارد.
اما هدف از چنین طرحی تمکین به خواست صندوق بین المللی پول و اجرای سیاستهای لیبرالی در اقتصاد ایران بوده است که با افزایش قیمتها مقصود حاصل شده است آن هم در اقتصادی با فرصتهای نابرابر در بازاری غیر رقابتی و انحصاری که شرکتها ی شبه نظامی و وابسته به بنیادهای حکومتی عرصه رقابت برابر را نابود کرده است.
هدفمند سازی یارانه ها نه تنها باعث کاهش بهره وری می شود بلکه در یک رابطه بهره وری و بهره مندی نقش دولت را در جایگاه بهره کشی از ملت تثبیت می کند. در نتیجه اجرای این طرح تورم اجتناب ناپذیر است اثر طرح به اصطلاح هدفمند کردن یارانه ها بر میزان تورم تا 40 درصد تورم سالانه دست کم برای یک دوره ی پنج ساله می افزاید . هرچند پیش بینی میزان تورم در کوتاه مدت ،میان مدت و بلند مدت قابل تفکیک است اما به موجب همین تخمین تورم تولیداتی که نسبت سرمایه به تولید در آنها کمتر است از رونق افتاده و آن تعداد انگشت شمار و باقی ماند از صنایع ملی ورشکسته خواهد شد چراکه ارزش عوامل تولید،شکل دهنده قیمت تمام شده محصول تولید و عرضه شده و تبیین کننده میزان بازدهی ناشی از سرمایه گذاری (بلند مدت و کوتاه مدت) در بنگاه اقتصادی است اما با اجرای این طرح یارانه ، هزینه ها عمومی و قیمتهای عوامل تولید بنگاه های اقتصادی به طور کل با افزایشی سرسآم آور روبه رو شده قیمتهایی نظیر : سوخت، آب ،برق ومهمتر از همه مواد اولیه ،لذا از اثرات اولیه اجرای این قانون!!! تخریب الگوها و مدل های اقتصادی تولید،تشدید قیمت سهم هزینه استفاده از عوامل مختلف تولید در قیمت تمام شده،واژگونی منابع و به تبع آن رونق ترکیب و سهم بازار کالاها و خدمات وابسته (کمپرادور) به بدنه اقتصادی شبه نظامی و نابودی منابع و بنگاه های ملی و افزایش فلاکت مردم است.
شاهد بودیم که این وعده (( از روز اول اجرای طرح هدفمند سازی ،زندگی 6 دهک بهتر می شود)) ادعای بیش نبود علی رغم آنکه قرار بود این طرح به صورت تدریجی . طی پنج سال انجام گیرد و گام نخست ،افزایش 3 ساله قیمتها در یک شب اجرا شد. بر اساس قیمتها ی اعلام شده جدید بهای بنزین7 برابر،گاز خودرو9 برابر ،برق 2 برابر ، آب 5 برابر ،گاز خانگی 4 برابر و گازوییل 10 برابر افزایش یافت. اما دروغ بزرگی که مدام از طرف رسانه های حکومتی که تنها رسالتش سرکوب صدای ملت و توجیه خبط و خطاهای ناشی از عملکرد غلط دولت است تکرار می شود: عقلانی کردن مصرف انرژی و عادلانه توزیع کردن یارانه ها است. در ارزیابی عینی این ادعاها در می یابیم که عقلانی کردن مصرف انرژی مشخصا یعنی گران کردن سوخت خودروها اما این سوء مصرف ناشی از اسراف مصرف کنندگان است یا اضافه مصرف خودروهای بی کیفیت تولید داخل ،خودروهای که پس از چند ماه استفاده از آنها سیستم اتلاف سوخت رسانی آنها معیوب شده و بد سوزاندن بنزین و گازوئیل و گاز CNG، مصرف غیر عقلانی را به مردم تحمیل می کند برخلاف استانداردهای سوخت خودروها ی،خودروسازان معتبر خارجی یعنی مصرف سوخت بنزین در هر 100 کیلومتر 7 لیتر بنزین(صرف نظر از حجم موتور و تعداد سیلندر که متغییر است) خودروهای تولید داخل با حجم موتور 1300 سی سی در هر 100 کیلومتر 12 لیتر و بعضا تا 15 لیتر افزایش یافته (می توان مصادیق کارشناسی به همراه نوع خودرو را در مقاله ای جدا گزارش داد) این در حالیست که انحصار بازار خودروهای پر مصرف زیر 20 میلیون تومان که بیشتر اقشار میانه و فرودست جامعه از آن استفاده می کنند در دست تولید کنندگان داخلی است که با مونتاژ کاری و وابستگی انگلی وپرداختهای مشکوک به برخی مقامها توانستند انحصاری از بازار در یک فضای صد در صد غیر رقابتی را به دست آورده و خودروهای بی کیفیت و هزینه بر و آلوده کننده و پر مصرف را هر روز و هر ساعت بیشتر بفروشند اما قیمت گزاف بنزین یعنی لیتری 700 تومان که با منت عرضه می شود و گفته می شود که قیمت بنزین در حاشیه خلیج همیشگی پارس یعنی FOB فوب خلیج پارس بیش از این مبلغ است که این طرح این موضوع کذب اقتصادی به قصد فریب مردم است چرا که قیمت بنزین فوب خلیج پارس به ریال معادل 2500 ریال یعنی 250 تومان است حال این چه تناسبی با قیمتهای ابراز شده توسط مجریان اقتصاد دارد؟ در همین به اصطلاح نظام سلطه در آمریکا سرمایه دارترین کشور درعین حال مرفه ترین کشور بنزین به صورت گالنی به مصرف کننده عرضه می شود که هر گالن معادل(حدود چهار لیتر) می باشد .در هفته گذشته هر گالن بنزین در آمریکا با کاهش 25/9 سنت مواجه شد در حالیکه در کشور ما هر لیتر بنزین افزایشی 7 برابر داشت در آمریکا هر گالن بنزین کمتر از43/2 دلار به فروش می رسد یعنی در هر لیتر بنزین فروشی در آمریکا معادل 640 تومان است یعنی قیمت بنزین در نظام سلطه ارزان تر از قیمت بنزین در حاکمیت اسلام و مدعی عدالت است. این در حالیست که در شیخ نشین حاشیه خلیج پارس در آمد بالا و در آمریکا بالاتر است حقوق کارگر ساده در آمریکا در یک ماه (محاسبه ساعات کار روزانه و تبدیل به ماهانه) حدود 000/4 دلار است یعنی چیزی در حدود 000/240/4 هزار تومان در ایران ما چند تن چنین حقوق ماهیانه ای دریافت می کنند آیا جز این است که کارگر ساده زیر 500 هزار تومان دریافتی دارد و خط فقر در شهرهای بزرگ بر اساس آمار بانک مرکزی 000/800 تومان است آیا کارگر ساهده و جوانان بیکار زیر خط حیات نیستند؟ این چه محاسبه ستمگرانه ایست که اقتصاددانان! لیبرالی آن را توصیه و بالاخره جامه عمل پوشاندند دریافت حقوق به ریال پرداخت مخارج به دلار!؟!
پالایشگاه های اسقاطی داخلی که ده ها سال است روزآمد نشده امروزه از یک بشکه (هر بشکه نفت معادل 159 لیتر) نفت خام17 درصد بنزین می گیرد و استحصال می کند حال آنکه این رقم در فن آوری های نوین به بیش از 25 درصد و گاه 35 درصد می رسد پالایشگاههایی که با تولید بی کیفیت بنزین با اکتان پایین ضرر مستقیم به سلامت ایرانیان و نابودی زیست بوم ایران را دارد. حال آنکه از61 میلیون لیتر بنزین مصرفی روزانه تنها 44 میلیون لیتر آن تولید داخل است که اگر سالها پیش با اضافه کردن به فازهای پالایشگاهی و روز آمد کردن فن آوری آن امروز شاهد خود کفایی در تولید بنزین بودیم و حتی می توانستیم به عنوان صادر کننده این کالای استراتژیک در عرصه های جهانی مدعی شویم ،به جای اینکه تنها صادر کننده محصولات اولیه و خام نفت این طلای سیاه باشیم . با ایجاد و بهره برداری نفت خام از میدان هنگام(به دلیل درجه سبکی بالای نفت این میدان نفتی ) میتوان 110 لیتر بنزین از یک بشکه ی 159 لیتری به دست آورد . اما پاسخ گویی این نابسامانیها کیست؟
با توجه به کشش پذیری پایین عرضه و اقتصاد کشور به دلیل مشکلات ساختاری اقتصاد ، سیاست های طرف تقاضا که تاکید بر افزایش تولید از طریق افزایش مخارج ملی دارد ناموفق است، بیکاری بالای 40 درصد ،تورم افسارگیسخته تعطیلی هر روزه کارخانه ها و صنایع کوچک ،بیکاری کارگران و نبود اقتصاد رقابتی فضای مسدود اقتصاد و مافیای اقتصادی شبه نظامی از پیامدهای این اقدام بی خردانه است که باری بربارهای گرده های جامعه می گذارد.
برق مجانی ،گاز مجانی ،نفت و آب و بلیط اتوبوس مجانی طلب حاکمیت... اما نان مردم قوت لایموت مردم چه؟ پرمصرفترین غذای ایرانیان یعنی نان به قیمت 700 تومان؟ ویارانه ی نقدی آن به ازای هر تن ایرانی 000/4 تومان یعنی هر ایرانی با یارانه دریافتی در طول یک ماه 5/5 نان می تواند بخورد یعنی در هفته یک ونیم عدد قرص نان می تواند بخرد. این یعنی عقلانی کردن مصرف؟این یعنی متعادل کردن سرانه مصرف؟ نخیر این یعنی لیبرالیستی کردن اقتصاد یعنی نابودی قشر آسیب پذیر یعنی قتل عام اقتصادی یعنی تشدید مهاجرت روستاییان به حومه شهرها یعنی تشدید زاغه نشینی یعنی ورشکستگی خانوار یعنی فروپاشی خانواده یعنی بالا رفتن آمار طلاق یعنی افزایش بی بندو باری یعنی افزایش شمار تن فروشان و روسپیان یعنی افزایش کودکان مظلوم کار در سر چهار راه ها یعنی افزایش تعداد زباله گردها یعنی افزایش کارتن خواب ها یعنی بالا رفت یاس و نا امیدی و افزایش خودکشی.
چگونه می شود که اولترا اصولگرایان و اصلاح طلبان در یک جهت با هم همسو و هم سود می شوند آنجا که طرح ضد ملی حذف یارانه ها اجرا می شود آنجا که اصلاح طلب می گوید:((هدفمند سازی یارانه ها در سطح دنیا حرکت اقتصادی و بنیادی و اساسی است)) و اصولگرایان هم متقابلا با ستایش از این طرح عنوان می کنند:((هدفمند سازی یارانه ها انقلاب اقتصادیست)).
آیا سیاست کشور را می توان با سیاست قبله عالمی اداره کرد؟آیا این ساختار بیمار اقتصادی محصول سیاستهای نادرست سه دهه گذشته نیست که امروزه مبلغان فلاکت لیبرالیستی برای جنازه ی این اقتصاد نسخه ی درمان لیبرالیستی بپیچند و آخرین میخ را بر تابوت معاش مردم بکوبند.
در آمد حاصل از این طرح صد هزار میلیارد تومان است یعنی بیش از دو برابر بودجه سالانه عمومی کشور و قرار است که 30 درصد منابع به دست آمده از این طرح صرف تقویت بنیه سرمایه گذاری و تولیدی کشور در بخش های گوناگون از جمله کشاورزی و صنعتی شود اما آیا این وعده 4 سال پیش نیز در افزایش قیمت بنزین و دونرخی کردن آن داده نشد؟ کدام بخش صنعتی و کشاورزی ایران از درآمد های حاصل ازآن طرح بهبود یافت؟
وقتی همه چیز گران می شود چرا قیمت نیروی کار و دستمزد افزایش نمی یابد؟ زمانیکه دولت باید به نفع محرومان مداخله کند چرا به ضرر آنها وارد عمل می شود این محرومیت بهانه ایجاد می کند برای سوء استفاده ی مرتجعین در اقتصاد مفت خوری و قیمتهای واقعی تنها باید از نان و بنزین مردم باشد یا باید قیمتهای واقعی از مافیای موتلفه و بنیاد مستضعفان(شما بخوانید مستکبران) و نهادهای وابسته به نظامی ها باشد چرا مالیات از بازار ممنوع است؟(جدای از بازاریان شریف ودهشمند)چون دولت زورش به گردن کلفتان بازاری نمی رسد ،چون وجوهات شرعیه پرداخت می کنند؟
زمانیکه تولید از دسترسی به انرژی ارزان محروم می شود و حمل و نقل شهری و ترانزیتی به سبب افزایش قیمت حامل های انرژی عاجز می شود قطعا تولید آسیب می بیند.
استقلال کشور متکی بر استقلال اقتصادی و رفاه عمومی ملت است آنجا که کودکان فقیر از خوردن شیر و غذای مقوی محروم هستند ،آنجا که زنان محتاج سرپرست خانواده خود هستند و وای اگر سرپرست این خانوار بی قید و معتاد و عیاش باشد و دریافتی یارانه هم تنها به حساب او ریخته می شود، آنجا که مردان بی کار و بی امید وآینده وفقیرند ،آنجاست که واحد خانواده از هم می گسلد و در نتیجه واحد بزرگتر یعنی ملت دچار خدشه می شود و نتیجتا استقلال اقتصادی و به تبع آن استقلال کشور فرو خواهد پاشید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر