۱۳۸۹ اسفند ۴, چهارشنبه

میر حسین موسوی و حقوق بشر


بازگشت منشور آزادی و حقوق بشر کوروش بزرگ به سرزمین خود سببی شد تا در احوالات فعالان سیاسی و واکنشهایی که در این مورد به خصوص داشته اند تاملی داشته باشیم.
برخی بازگرداندن منشور ورجاوند کورش بزرگ را به سبب پیگیریهای اسفندیار رحیم مشایی می دانند، به همین دلیل است که چندی است او به سوژه ا ی داغ در محافل میهن پرست و ناسیونالیستی تبدیل گشته است. سخنان متعدد او در خصوص تاریخ و فرهنگ ایران، به ویژه مکتب ایرانی و کوتاه نیامدنش در برابر فشارها  موجب گمانه زنی هایی در مورد وی و دلایلش برای طرح این مباحث شده است. اهمیت این سخنان وقتی نمایان می شود که بدانیم گفته هایی از این دست در میان متولیان حاکمیت بی سابقه بوده است.
در این فضا از جناح غالب و باند مغلوب واکنشهای گوناگون با ادبیات و اهداف مختلفی ابراز شد که غوغای آن را می توان در گفتار رسانه های اصلاح طلبان شنید و خواند:
 وبسایت کلمه(ارگان میر حسین موسوی) با ابراز ناراحتی از اینکه نام ((کوروش، اسم رایج و ورد کلام دولتی ها شده)) 1 برآشفته شده که ((چرا گفتمان عدالتخواهی دولت تبدیل به گفتمان ملی گرایانه شده و تکریم کوروش پادشاه 2500 سال پیش ایران نمونه بارزی از این گفتمان است)) 2 در همان زمان صدایی دیگری به قصد سوء به هویت ملی ایرانیان از طرف یار مجلسی میر حسین موسوی یعنی علی مطهری شنیده می شود که:(( اولا موحد بودن کوروش مورد تردید است و به هر حال وی متدین به دین رسمی زمان خود نبوده است، کورش پس از فتح بابل مردم بت پرست را به نام آزادی عقیده در بت پرستی خود آزاد گذاشت و این آزادی عقیده به سبک غربی بود... کوروش مردم بابل را همچنان در زنجیر خرافات باقی گذاشت همچنانکه  ملکه انگلستان نیز در دوره استعمار هند وفتی وارد بتخانه ها ی آن سرزمین می شد به نام آزادی عقیده بیش از خود هندی ها به بت ها احترام می گذاشت)) 3 اظهارات ضد ملی این عناصر به سرعت در رسانه های  منتسب به میر حسین جایگاهی خاص می گیرد ،شایان ذکر است که اینگونه سخنان ناروا و زهر آگین نسبت به هویت ملی از طرف موسوی و اعوان و انصارش تازگی ندارد،موسوی که خود را همیشه یک عنصر ضد ناسیونالیسم می داند در زمان نخست وزیریش اظهار می کند:(( استعمارگران می خواستند ملت ما را از هویت اسلامی خودش جدا کنند. این کار بطور سازمان یافته ای از کشور ما شروع شد و اثرات تخریبی بجای گذاشت البته تنها سیاست اسلام زدایی نبود که در کشور ما پیاده می شد،همیشه حسابگری هایی هم برای آن وجود داشت مثل ناسیونالیسم. زنده کردن استخوانهای پوسیده و ارزشهایی که بر پایه آنها نظام مملکت بصورت جاودانه قلمداد می شد از مسائلی است که استعمارگران روی آن زحمت زیادی در کشور ما کشیدند. کار بجایی کشید که ما در عرصه فرهنگ و هنر یعنی معماری میبایست از معماری دوران هخامنشی الگو میگرفتیم. ما برای اینکه بر این فاجعه فایق بیائیم شهید مطهری،شهید مفتح، شهید بهشتی و باهنر را قربانی دادیم)) 4 .
در جای دیگری او از مرتضی مطهری نقل می کند که:(( عده ای می گویند ببینید ما چه ملتی هستیم! ما در دو هزار و پانصد سال پیش اعلامیه حقوق بشر را امضاء کردیم، کوروش وقتی وارد بابل شد،با اینکه خودش بت پرست نبود و تابع مثلا دین زرتشت بود،مع ذالک گفت تمام معابد بت پرستی که در اینجا هست محترم است پس ما ملتی هستیم طرفدار آزادی عقیده،این بزرگترین اشتباه است.از نظر سیاسی هرچه می خواهید تمجید کنید،زیرا اگر کسی بخواهد ملتی را  به زنجیر بکشد باید تکیه گاه اعتقادی او را هم محترم بشمارد،اما از نظر انسانی این کار صد در صد خلاف است))
گویا کینه و عداوت موسوی در مورد هویت ملی ایران و حقوق بشر  را پایانی نیست ،هم او در جای دیگری می گوید: مساله اتکا به نظام ارزشی ایران پیش از ظهور اسلام،یعنی تکیه بر تاریخ هخامنشیان و ساسانیان و دوران سلاطینی که پیش از اسلام در ایران بودند و نظامهایی که آن مواقع در ایران وجود داشتند در کشور ما سوغاتی بود که بمنظور اسلام زدایی از فرهنگ صادر  شده بود. تکیه می شد بر ارزش های ناسیونالیستی و بر عواملی نظیر خون و خاک و عناصری از این قبیل که در ناسیونالیسم به آن بر خورد می کنیم. برگزاری هزاره فردوسی در سال 1313 و پیراستن زبان فارسی از کلمات عربی که بر اساس ناسیونالیسم صورت می گرفت توطئه ای  از سوی غربی ها برای نابودی اسلام بود. همان موقعی که در ایران با توسل به باستانشناسی،خرابه های تخت جمشید از خاک بیرون کشیده می شد و تاریخی ساخته می شد تا ملت ما اجبارا به آن تاریخ افتخار کند در حالیکه آن تاریخ کاملا بیگانه ای از اسلام بود، تاریخ پیش از اسلام و ارزشهای آن هزاران سال بود که مرده بود و به این ترتیب دوباره احیا میگشت .هنرمندان ایرانی از هنرادبیات ایران صحبت می کردند ولی در مقام مجموعه های کارهایشان یک کلمه از داستان کربلا نبود)) 5.
در ادامه این مواضع ضد میهنی که در وجود این شخص نهادینه شده و ابراز آن هیچ شرمساری ندارد همسر ایشان هم  به سخن آمده اند و  برای حفظ کیان خانواده  و حقوق و کرامت زن نا مه ای سرگشاده ای به رییس مجلس در باره لایحه خانواده نوشته اند و از آن به عنوان ((لایحه تخریب خانواده))6 نام برده اند. اما خانم رهنورد اشاره نکرده که چرا طی دو سال گذشته  که بحث بر سر این لایحه به ویژه موارد نادرست آن در مواد22و23و24 که باعث آن همه مخالفت از طرف زنان آزاده ایرانی شد شما موضع گیری و اظهار نظر نکردید؟ شاید چون  همسرتان قرار بود در سال 88 به قدرت برسد و شما بانوی اول شوید از ورود به این بحث خودداری نمودید و به بانوان ایرانی پشت کردید تا همپیمانان حامیان قدرتمند و ثروتمند اصولگرای موسوی از او روی گردان نشوند، پس به قدرت رسیدن اهمیت بیشتری دارد تا حفظ کیان خانواده و صیانت از کرامت زنان و مبارزه با قانونی شدن چند همسری؟
اما مواضع ایشان در طی دوران در مصدر قدرت بودن  خانواده  و باند هم گروه شوهرش نیز جالب و خواندنی است خانم زهرا رهنورد زمانی اینگونه سخن گفت: (( گشودن مبحثی بنام حقوق زن یک پدیده غربی ناشی از یک بینش غیر توحیدی است که متاسفانه به جامعه ما نیز رسوخ کرده است. این پدیده نشانی از یک عارضه و بیماری فرهنگ غیر توحیدی است...زنان باید از تفکرهای سنتی در مورد حقوق زن و مرد پرهیز کنند. زیرا این امر بعهده روحانیون و آگاهان مذهبی است نه خود آنها)) 7 )) ابر قدرتها می دانند که حجاب اساس حکومت اسلام است و برای تصرف خلیج  فارس و غارت منابع نفتی آن نخست باید حجاب  را از میان ببرند)) 8 .
هر چند که آقای موسوی با سکوت معنا دار و رضایتمندانه ای از تغییر و حذف بخش مربوط به شاهان ایرانی در کتابهای درسی و آموزشی استقبال کردند اما اطرافیان وی هر چند  پراکنده و جهت دار، صحبتهایی کردند اما جالب است موضع گیری نخست وزیر و وزیر آموزش و پرورش منصوب او در کابینه دولت وقت را در باره ی نظام آموزشی به یاد آوریم:
(( مایه ی تاسف است که نظام کنونی آموزشی ما قادر نیست((خلیفه الله)) بپروراند. از این به بعد باید کتابهای درسی ما طوری نوشته شود که نتیجه اش پرورش همین ((خلیفه الله)) ها باشد))9. در تایید فرمایشات او وزیر آموزش و پرورش نخست وزیر ارزشی افاضه کرده بود:(( پرورش خلیفه الله ،طبعا مستلزم این است که در عصر تکنولوژی هسته ای و کیهان پیمائی، دانشجویان دانشگاهها ی اسلامی در امتحانی به سئوالاتی از این قبیل پاسخ دهند:
_ شیطان نر است یا ماده یا هیچکدام؟
_خوراکیهای بهشتی تفاله دارد یا ندارد، یا ممکنست داشته باشد؟
_اصحاب اولیه حضرت مهدی به عدد اصحاب کهف هستند یا اصحاب بدر یا اصحاب کربلا؟
_روح داخل بدن است یا خارج از بدن یا نه داخل و خارج؟
_شکل عزرائیل از نظر محتضرین خوب است یا بد یا مختلف...)) 10
امروزآقای موسوی از نبود مدیریت علمی در فضای مدیریتی کشور گلایه می کنند و آن را نتیجه نبود دانش و سوء استفاده از مسائل فرهنگی و دینی در برابر علم و تکنولوژی می دانند، البته شاید فراموش کرده اند که  خود ایشان در دیدار با خلبانان زبده و کارآزموده و تحصیل کرده بهترین دانشگاه های نظامی دنیا اینچنین گفتند:
((خلبانان و همکاران آنها در هواپیما ،در هر مسافرت به خارج از کشور با فرهنگ های مختلف برخورد می کنند و باید بدانند که خطر فرهنگ بدتری آنها را تهدید می کند. شما برادران، باید در برابر فشارفرهنگ های دیگر از ارزشهای انقلاب اسلامی خود به عنوان حربه ای مدد بگیرید،چگونگی برخورد از دانستن فنون پیچیده پرواز مهمتر است )) 11.
میر حسین موسوی دفعتا در هفتمین دهه زنده بودنش و تنها پس از انتخابات 88 به مسائل حقوق بشری و نقض آن معترض شد و به زندانیان سیاسی اعتصاب غدا کننده پیام می فرستد:(( درود بر شما ! ایستادگی شما گواه بر آن است که می توان بدن ها را به محبس کشید،اما نمی توان بر جان آن ها چیره شد،عزیزان ملت و پیشتازان جنبش سبز !...))12.
تقریبا تمامی گروه ها و شخصیتها و رسانه های سیاسی نسبت به اعتصاب زندانیان بند 350 اعتراضی به حق کردند اما پیام و بیانیه موسوی قابل پذیرش نیست چرا که هم او در دوران هشت ساله ی قدرتش و پس از آن هرگز و هرگز کوچکترین موضع گیری نسبت به نقض حقوق بشر و به ویژه حقوق زندانیان نداشت در دوران زمامداری او بود که رکورد 5 سال سلول انفرادی(حبس مجرد) علیه دوشیزه ای ایرانی اعمال شد آیا موسوی و هم مسلکانش برای رفع ظلم کاری کردند؟؟ آیا زمانیکه نشئه قدرت بودی برای ان عده از زندانیان سیاسی- عقیدتی که دست به اعتصاب غدای نامحدود می زدند تا بلکه  وضعیت وخیم آنان در زندان تغییر کند ایشان ترتیب اثری دادند؟ آقای موسوی هیچ می دانید یک انسان اگر 5 سال در سلول انفرادی باشد چه بر روزگارش می آید؟ آقای میر حسین موسوی آیا نام آن دوشیزه ایرانی را به یاد می آورید؟
در نامه ای مشترک ،موسوی از مرجعیت طلب دادخواهی می نماید (( ... همانطور که مسبوق هستید، ما به علت همراهی و هم نوایی با مردم ایران در نهایت آرامش و سازش پس از انتخابات مهندسی شده 1388 که در جستجوی رای گم شده و مخدوش  گشته خود بودند، مورد چه هجمه ها،یورش ها، افتراها ،تهمت ها و ناسزاها که قرار نگرفتیم. آنچه خواستند و توانستند از منابر تریبون های عمومی بدون امکان اجازه هر گونه دفاعی به ما نسبت دادند و همزمان بر مسند مدعی العموم ،قاضی و مجری احکام نشستند و آن کردند...))
چه شگفت انگیز است  کرسی قدرت و میز ریاست  تا بر این کرسی تکیه داده ای نه گوشی هست برای شنیدن استغاثه ستم دیدگان و نه چشمی برای دیدن زجر جانفرسای رنجدیدگان ظلم و ستم اما زمانیکه از این کرسی بیرون انداخته شدی دهان باز می کنی وخروار خروار سخن و گلو گلو فریاد برای دادخواهی می کشی. تکرار سخن است اگر دوباره بگوییم که هرگز شما به تظلم خواهی خانواده هایی که بدون هیچ حق دفاعی حقشان پایمال و زندگیشان تباه شد هیچ توجهی نکردی وقتی صادق خلخالی و هادی غفاری از همپالکی های شما چه ها و چه ها  کردند و سر ها ی  بی جرم و بی جنایت بر دار می شد شما چه کارکردید؟ شما تنها با سکوتی معنا دار بر ستمشان مهر تایید زدید حال چون شما هم به مانند خیلی های دیگر دستی و بستی در حکومت ندارید  اینچنین فریاد دادخواهیتان بلند شده حال اینک که بر خود شما هم رفته به خود آمدید و چشم و دهان گشودید...
آقای میر حسین موسوی  داد دیر هنگام بیداد است

 نام نگارنده محفوظ است

منابع
1-    وبسایت کلمه 25/شهریور/89 از مکتب ایرانی تا چفیه بر گردن کورش
2-    همان
3-    وبسایت جرس 27/شهریور/89 انتقاد از اظهارات احمدی نژاد در مورد مکتب ایرانی
4-    میر حسین موسوی نخست وزیر،در نخستین کنگره شعر و ادب دانشجویان سراسر کشور ،تهران 26/آذر/1363
5-    میر حسین موسوی، نخست وزیر دوران جنگ،در مقاله هنر و ناسیونالیسم در روزنامه جمهوری اسلامی، نقل از ایران تایمز 26/ شهریور/1361
6-    وبسایت کلمه 7/مهر/1389
7-    رییس دانشگاه الزهرا (زهرا رهنورد) در سمینار زن در اسلام16/فروردین/1362
8-    زهرا رهنورد همسر میر حسین موسوی،در دیدار با گروهی از زنان عرب، نقل از هفته نامه کیهان،چاپ لندن18/امرداد/1363
9-    میر حسین موسوی در مصاحبه با روزنامه کیهان 26/ شهریور/1363
10-                      سید کاظم اکرمی، وزیر آموزش و پرورش، در مصاحبه رادیو تلویزیونی با صدا و سیما 23/آبان/1363
11-                      میر حسین موسوی نخست وزیر، در دیدار با خلبانان و مهندسین و خدمه پرواز هواپیمایی 27/شهریور/1363
12-                      وبسایت کلمه 14/ امرداد/1389

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر